دنیای تو !
پارت: دوم « فصل دوم »
جنی ویو
بلاخره کوک گذشت بیام این خیلی کیر میده به من البته جیمین همین طور دلم براشون تنگ شد برای مامان بابا جیمین رزی هعی زمان چ کرد با ما منی که تو زندگیم دوروزه از مادر ام جدا نبودن شیش ماه میشه که ندیدم اش هعی تو همین فکر ها بودم ک ماشین نگه داشتم پیاده شدم رفتم تو پاساژ یک ساعت کرون قیمت برای بکهیون خریدم رفتم تو ماشین یک بچه کوچولو ای دیدم رفتم دیدم گل می فروش یک دون دسته گل خوشگل ام خریدم راه افتادم ریوجین زنگ زد
جنی : الو سلام
ریوجین: سلام خوبی ؟
جنی : ارع چی شد ؟
ریوجین: کجای .؟
جنی : نزدیک کافه
ریوجین: اوکی بیا دیر میشه
جنی : باشه
رفتم بچه ها رو دیدم ک دور میز نشسته آن
جنی : های گایز
چریونگ: یکی دو ساعت دیگ می یومدین
جنی : به جون خودم کوک پیل کرد بود
سهیون: بشین حالا
جنی : باش
جنی : به شادماد خوبی ؟
بکهیون : بله قربان
جنی : بچه هااااااااا
یونا : چته ؟
جنی : بچه ها یک پسر رو امروز تو خیابان دیدم آنقدر کراش بود آنقدر کراش بود اصل خدا
لیا: رفتی مخ شو بزنی ؟
جنی : کوک پیشم بود
یونا : خوب میرفتی
جنی : اونم سر من دار می زد
لیا : حالا چ شکلی بود
جنی : خیلی خیلی جذاب بود
ریوجین: جون
سهیون: یکم خجالت بکشید !
جنی : بکشه مون خراب
یک ساعت بد
جنی : تولدت مبارک بکهیون
بک : مرسی هانی
جنی : بیا اینم از طرف من به تو .....
بک : مرسی جنی !
جنی : وای ساعت چند ؟
یونا : سه
جنی : وای کوک سرویس ام می کنه
یونا : آوم
جنی : بچه ها من رفتم خدافظ
بچه ها : بای
جنی ؛ پام گذشتم رو گاز فشار دادم کوک من امشب می گشت رفتم خانه دیدم چراغ ها خاموش نفس کشیدم چراغ روشن کردم ک دیدم با قیافه پوکر کوک مواجه شدم
کوک : ساعت چند ؟
جنی : سه نیم
کوک : قرار بود ساعت چند خانه باشی ؟
جنی : دوازده
کوک : توضیح سریع
جنی : ترافیک بود
کوک: چرت پرت نگو جنی
جنی : اوخ
کوک : تا یک هفته حق بیرون رفتن نداری جنی
جنی : یاااااااااااااااااااااا کار دارم کلی شرکت چی
کوک : کلی آدم ریخت اونجا !
جنی : خودم باید بالا سرشون باشم
کوک : به من ربطی ندارع !
بعد شم رفت خوابید
صبح از خواب بیدار شدم رفتم دیدم نه کوک خانه است نه لیسا
نکته : کوک شرکت داره لیسا میره دانشگاه روانشناسی می خون
دیدیم در خانه قفل چی به چه حقی در رو من قفل کرد عنترررررر بزار بیاد کوشی و داشتم زنگ زدم لیا
جنی : سلام خوبی ؟
لیا : اون چرا نیومدی
جنی : کوک عنتر پیل کرد من امروز نمی یام
لیا : اوکی بیبی
جنی : بای
لیا : بای
جنی ؛ داشتم دیوانه می شدم حوصلم سررفته بود تو خاطرات اوم غرق شدم یاد اون زمان افتادم
فلش بک
جنی : ته اینجا بیبین چقدر این دختر دوست داشتنی اه
ته : ولی من تورو بیشتر ترجیح می دم
جنی : مرسی بیبی
ته : قول میدی تا تهش بمونی ؟
جنی : قول میدم تا تهش کنارت بمونم !
جنی ؛ با صدای در از خاطرات ام اومدم بیرون دیدم کوک اومد رفتم سمتش
کوک : سلام آت کو ؟
جنی : درد مرگ می دونی چقدر از کارم عقب موندم
کوک : به نظرم بگو این هفته رو نمی یام
جنی : از رو جنازه اتم شد میرم
کوک : می بینم
جنی : گمشو برو در واه کن
کوک : لیسا خودش کلید دارع
جنی : پس چرا در می زنع ؟
کوک : نمی دونم
جنی : خوب حتماً کلید شو نبورد
جنی ؛ رفتم در واز کردم ک دیدم رزی جیمین آن
جنی : اعو
جیمین : سلام علیکم
جنی : علیک ام سلام
رزی : می خوای دعوت مون کنی تو خانه ؟
جنی : اوم ارع بیان
کوک : داری چ غلطی می کنی جنی ....
جیمین : اهم اهم
کوک : اعوا شما کی اومدید
رزی : یک ساعتی میشه دنباله عمارت ایم
کوک : خوش آمدین
رزی : لیسا کجاست ؟
کوک : دانشگاه
جیمین : شما دوتا چه تون صداتون تا دم در میاد
جنی : از این عنترررررر به پرس
کوک : هیچی جنی یکم بچه بدی شد
جیمین : از چ لحاظ ؟
کوک : با پسر می کرد دیشب تولد یکی از دوست هایش بود که از جمله پسر بودن تا ساعت سه نیم شب بیرون بود
جیمین : چشم ام روشن
جنی : اعتراض دارم
جیمین : وارد نیست
جیمین : خوب دیگ چ می کن ؟
کوک : ام
جنی : کوکککککککککککککک
کوک : باش بابا همین کارا رو می کنه
#سم #طنز_بی_تی_اس #طنز_کیدراما
#بی_تی_اس #میکس_کره_ای #کیوت #استری_کیدز #Stray_kids #Straykids #ارمی #اکسو #بلک_پینک #کیپاپ #کیپاپر #بی_تی_اس #اکسو #کیوت #سریال_کره_ای #کیدراما #کیدرامر #ارمی #کیپاپ #ویسگون #کلیپ #زیبایی_حقیقی #سم #طنز_بی_تی_اس #طنز_کیدرامای
جنی ویو
بلاخره کوک گذشت بیام این خیلی کیر میده به من البته جیمین همین طور دلم براشون تنگ شد برای مامان بابا جیمین رزی هعی زمان چ کرد با ما منی که تو زندگیم دوروزه از مادر ام جدا نبودن شیش ماه میشه که ندیدم اش هعی تو همین فکر ها بودم ک ماشین نگه داشتم پیاده شدم رفتم تو پاساژ یک ساعت کرون قیمت برای بکهیون خریدم رفتم تو ماشین یک بچه کوچولو ای دیدم رفتم دیدم گل می فروش یک دون دسته گل خوشگل ام خریدم راه افتادم ریوجین زنگ زد
جنی : الو سلام
ریوجین: سلام خوبی ؟
جنی : ارع چی شد ؟
ریوجین: کجای .؟
جنی : نزدیک کافه
ریوجین: اوکی بیا دیر میشه
جنی : باشه
رفتم بچه ها رو دیدم ک دور میز نشسته آن
جنی : های گایز
چریونگ: یکی دو ساعت دیگ می یومدین
جنی : به جون خودم کوک پیل کرد بود
سهیون: بشین حالا
جنی : باش
جنی : به شادماد خوبی ؟
بکهیون : بله قربان
جنی : بچه هااااااااا
یونا : چته ؟
جنی : بچه ها یک پسر رو امروز تو خیابان دیدم آنقدر کراش بود آنقدر کراش بود اصل خدا
لیا: رفتی مخ شو بزنی ؟
جنی : کوک پیشم بود
یونا : خوب میرفتی
جنی : اونم سر من دار می زد
لیا : حالا چ شکلی بود
جنی : خیلی خیلی جذاب بود
ریوجین: جون
سهیون: یکم خجالت بکشید !
جنی : بکشه مون خراب
یک ساعت بد
جنی : تولدت مبارک بکهیون
بک : مرسی هانی
جنی : بیا اینم از طرف من به تو .....
بک : مرسی جنی !
جنی : وای ساعت چند ؟
یونا : سه
جنی : وای کوک سرویس ام می کنه
یونا : آوم
جنی : بچه ها من رفتم خدافظ
بچه ها : بای
جنی ؛ پام گذشتم رو گاز فشار دادم کوک من امشب می گشت رفتم خانه دیدم چراغ ها خاموش نفس کشیدم چراغ روشن کردم ک دیدم با قیافه پوکر کوک مواجه شدم
کوک : ساعت چند ؟
جنی : سه نیم
کوک : قرار بود ساعت چند خانه باشی ؟
جنی : دوازده
کوک : توضیح سریع
جنی : ترافیک بود
کوک: چرت پرت نگو جنی
جنی : اوخ
کوک : تا یک هفته حق بیرون رفتن نداری جنی
جنی : یاااااااااااااااااااااا کار دارم کلی شرکت چی
کوک : کلی آدم ریخت اونجا !
جنی : خودم باید بالا سرشون باشم
کوک : به من ربطی ندارع !
بعد شم رفت خوابید
صبح از خواب بیدار شدم رفتم دیدم نه کوک خانه است نه لیسا
نکته : کوک شرکت داره لیسا میره دانشگاه روانشناسی می خون
دیدیم در خانه قفل چی به چه حقی در رو من قفل کرد عنترررررر بزار بیاد کوشی و داشتم زنگ زدم لیا
جنی : سلام خوبی ؟
لیا : اون چرا نیومدی
جنی : کوک عنتر پیل کرد من امروز نمی یام
لیا : اوکی بیبی
جنی : بای
لیا : بای
جنی ؛ داشتم دیوانه می شدم حوصلم سررفته بود تو خاطرات اوم غرق شدم یاد اون زمان افتادم
فلش بک
جنی : ته اینجا بیبین چقدر این دختر دوست داشتنی اه
ته : ولی من تورو بیشتر ترجیح می دم
جنی : مرسی بیبی
ته : قول میدی تا تهش بمونی ؟
جنی : قول میدم تا تهش کنارت بمونم !
جنی ؛ با صدای در از خاطرات ام اومدم بیرون دیدم کوک اومد رفتم سمتش
کوک : سلام آت کو ؟
جنی : درد مرگ می دونی چقدر از کارم عقب موندم
کوک : به نظرم بگو این هفته رو نمی یام
جنی : از رو جنازه اتم شد میرم
کوک : می بینم
جنی : گمشو برو در واه کن
کوک : لیسا خودش کلید دارع
جنی : پس چرا در می زنع ؟
کوک : نمی دونم
جنی : خوب حتماً کلید شو نبورد
جنی ؛ رفتم در واز کردم ک دیدم رزی جیمین آن
جنی : اعو
جیمین : سلام علیکم
جنی : علیک ام سلام
رزی : می خوای دعوت مون کنی تو خانه ؟
جنی : اوم ارع بیان
کوک : داری چ غلطی می کنی جنی ....
جیمین : اهم اهم
کوک : اعوا شما کی اومدید
رزی : یک ساعتی میشه دنباله عمارت ایم
کوک : خوش آمدین
رزی : لیسا کجاست ؟
کوک : دانشگاه
جیمین : شما دوتا چه تون صداتون تا دم در میاد
جنی : از این عنترررررر به پرس
کوک : هیچی جنی یکم بچه بدی شد
جیمین : از چ لحاظ ؟
کوک : با پسر می کرد دیشب تولد یکی از دوست هایش بود که از جمله پسر بودن تا ساعت سه نیم شب بیرون بود
جیمین : چشم ام روشن
جنی : اعتراض دارم
جیمین : وارد نیست
جیمین : خوب دیگ چ می کن ؟
کوک : ام
جنی : کوکککککککککککککک
کوک : باش بابا همین کارا رو می کنه
#سم #طنز_بی_تی_اس #طنز_کیدراما
#بی_تی_اس #میکس_کره_ای #کیوت #استری_کیدز #Stray_kids #Straykids #ارمی #اکسو #بلک_پینک #کیپاپ #کیپاپر #بی_تی_اس #اکسو #کیوت #سریال_کره_ای #کیدراما #کیدرامر #ارمی #کیپاپ #ویسگون #کلیپ #زیبایی_حقیقی #سم #طنز_بی_تی_اس #طنز_کیدرامای
۱۸.۸k
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.