پارت ۵
پارت ۵
گوشی جیمین زنگ خورد...
=اها
=بله .... بله
=اومدم ..
×کی بود هیونگ ؟
= یه نفر دیشب باش شرط بسته بودم الان میخوام برم ازش خدمت کار جدید تحویل بگیرم
+انگار یکی از حسودی سریع دوباره شرط بست
= به این ربطی نداره
= من یه جورایی کارم تو گروه همینه
×خوبه دیگه .. جیمینا این وقت شب داری میری ؟
= اره دیگه
جیمین رفت
جیمین
رفتم دختره رو بیهوش کردم و تو ماشین گذاشتمش
_____》بعدش
اجوما کار همیشگیش رو کرد و دختره رو برد تا به هم اتاقیش معرفی کنه منم دیگه خوابیدم چون واقعا خسته بودم ولی کوک مثل همیشه بیدار موند تا اولین کاره خدمتکار رو بهش بده
ا.ت
داشتم لباسا رو برای شستن میبردم که اجوما در زد
اجوما : دخترم ایشون هم اتاقی جدیده ته
دختره رو نگاه کردم باورم نمیشد اون اون دختره !!
....: ا.ت تو....اینجایی ؟(تیکه تیکه گفت چون گریه می کرد)
خمارییی
شرط: نداره دوتا پارت دیگه رو فردا ظهر میزارم
ببخشید کوتاه بود چون جایی بهتر از این واسه قطع کردن ندیدم 😁😐
گوشی جیمین زنگ خورد...
=اها
=بله .... بله
=اومدم ..
×کی بود هیونگ ؟
= یه نفر دیشب باش شرط بسته بودم الان میخوام برم ازش خدمت کار جدید تحویل بگیرم
+انگار یکی از حسودی سریع دوباره شرط بست
= به این ربطی نداره
= من یه جورایی کارم تو گروه همینه
×خوبه دیگه .. جیمینا این وقت شب داری میری ؟
= اره دیگه
جیمین رفت
جیمین
رفتم دختره رو بیهوش کردم و تو ماشین گذاشتمش
_____》بعدش
اجوما کار همیشگیش رو کرد و دختره رو برد تا به هم اتاقیش معرفی کنه منم دیگه خوابیدم چون واقعا خسته بودم ولی کوک مثل همیشه بیدار موند تا اولین کاره خدمتکار رو بهش بده
ا.ت
داشتم لباسا رو برای شستن میبردم که اجوما در زد
اجوما : دخترم ایشون هم اتاقی جدیده ته
دختره رو نگاه کردم باورم نمیشد اون اون دختره !!
....: ا.ت تو....اینجایی ؟(تیکه تیکه گفت چون گریه می کرد)
خمارییی
شرط: نداره دوتا پارت دیگه رو فردا ظهر میزارم
ببخشید کوتاه بود چون جایی بهتر از این واسه قطع کردن ندیدم 😁😐
۷.۲k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.