نه غمگینم نه خوشحالم نه بی تابم نه آرامم

نه غمگینم نه خوشحالم نه بی تابم نه آرامم
نمیدانم چه خواهد شد بدون تو سرانجامم

بروی طاقچه قلیان تزیینی زر کوبم
نشد سهم کسی باشم من از آغاز ناکامم

نمیدانم برای که! ولی بدجور میسوزم
چراغی روی سنگ قبر یک سرباز گمنامم

شبیه بوسه ای هستم مردد بین دین و دل
حلال مذهب عشقم حرام شرع اسلامم

عزادارم کنار تو ، تو بد مستی کنار من
تو کاخ سبز بشکوهی و من ویرانه ی شامم



سید علی رکن الدین 
دیدگاه ها (۱۴)

بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ستشب چنین، روز چنان، آه! ...

جهاناز چشم‌های تو شروع می‌شودو جایی در امتداد آشفتگی موهاتبه...

نه!هرگز شب را باور نکردمچرا کهدر فراسوهای دهلیزشبه امیدِ دری...

حاصل یک عمر پیش چشممان بر باد رفتچون کسی که رکعت آخر بفهمد ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط