نه

نه!
هرگز شب را باور نکردم
چرا که
در فراسوهای دهلیزش
به امیدِ دریچه‌ ای
دل بسته بودم...




احمد شاملو
دیدگاه ها (۱۲)

نه غمگینم نه خوشحالم نه بی تابم نه آراممنمیدانم چه خواهد شد ...

بی تو هر روز مرا ماهی و هر شب سالی‌ستشب چنین، روز چنان، آه! ...

حاصل یک عمر پیش چشممان بر باد رفتچون کسی که رکعت آخر بفهمد ب...

نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتینیم باقیمانده هم، هر وقت ف...

ای یار، نگاهِ توسپیده دمی دیگر استتابان تر از سپیده دمیکه در...

امید یعنی هنوز در دل تاریکی شبستاره‌ ای برایت می خندد 🌙⭐✨#سو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط