حالا هی از این سو غلت بخور به آنسو

حالا هی از این سو غلت بخور به آنسو!
حالا هی فکر و خیال کن!
با غصه خوردن و دلشوره گرفتن هیچ چیز درست نمیشود رفیق!
باور کن فلسفه ی دنیا، قصه ی همان درویشی ست که وقتی از او خواستند زندگی را معنا کند، خورجینش را زیر سر گذاشت و خوابید و دیگر بیدار نشد!
نمان در گذشته
خاطرات را رها کن
جلو جلو هم ندو که از نفس می اُفتی...
حال را دریاب تا حالت خوب باشد!
چایت را دم کن...صدای موسیقی را کمی بلند...بایست مقابل پنجره...عمیق نفس بکش و فکر کن به هیچ چیز!
به هیچ چیز فکر کن...
انقدر سخت نگیر رفیق
انقدر سخت نگیر!
دیدگاه ها (۱)

بودنِ اون کسی که مایه ی " دلخوشی " تو زندگیِ آدم میشه ، لازم...

نه جانم من مثل فروغ بلد نیستم بهت بگم "مرا بپیــچ در حریرِ ب...

میگم دلبرشبیهِ هوایِ بهآر نبآش که تکلیفش بآ خودشم مشخص نیست!...

مردهایی که دلشان برای دختر بچه ها قنج می رود را یک جور خاص د...

You must love me... P9

وقتی تورو با خودش میبره حموم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط