باید به فکر تنهایی خودم باشم

باید به فکر تنهایی خودم باشم
دست خودم را می‌گیرم و
از خانه بیرون می‌زنیم

در پارک
به جز درخت
هیچ‌کس نیست

روی تمام نیمکت‌های خالی می‌نشینیم
تا پارک
از تنهایی رنج نبرد

دلم گرفته
یاد تنهایی اتاق خودمان می‌افتم
و از خودم خواهش می‌کنم
به خانه باز گردد

محمدعلی بهمنی
دیدگاه ها (۶)

دوباره دارد غروب میشوددلهره دارم ویک غمِ عجیب وفاصله دارم از...

خم ابروے تو نهـتاب زلفت هــم نهـتار مژگان سیاهــت هــم نهـتی...

زن هارا باید آهسته در آغوش کشیدآنها در زندگی آنقدر برای رسید...

همیشهدوست داشتم بدانماولین بوسه چگونه شکل گرفت !؟از روی هوس ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

سناریو وقتی تحریکشون می کنی و بعد میری تو اتاق و درو قفل میک...

سناریو وقتی تحریکشون می کنی و بعد میری تو اتاق و درو قفل میک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط