من با جمعه هیچ قراری نداشتم
من با جمعه هیچ قراری نداشتم
اما او
غروب هر هفته
حضور سنگینش را
آنچنان بر لحظه هایم می گستراند
که ساعت ها یک گوشه بنشینم
و به چرای مبهمِ نبودن ها فکر کنم
دامن کهنه خاطرات را می گرفت
و بی ملاحظه می تکاند
و این گونه همیشه مهمانی ناخوانده بود
و بی اندازه دلگیر
#پریسا_زابلی_پور
@top_timee
اما او
غروب هر هفته
حضور سنگینش را
آنچنان بر لحظه هایم می گستراند
که ساعت ها یک گوشه بنشینم
و به چرای مبهمِ نبودن ها فکر کنم
دامن کهنه خاطرات را می گرفت
و بی ملاحظه می تکاند
و این گونه همیشه مهمانی ناخوانده بود
و بی اندازه دلگیر
#پریسا_زابلی_پور
@top_timee
۴۰۹
۲۷ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.