عشق دروغین ادامه ی پارت قبل
* هوپی تو رو کجا دیده سر صبی
+ خونش بودم
* چیییییییییییییییی چرا؟
+ گفت آدرس خونتو نمیدونستم اوردمت خونه ی خودم خودش پایین تخت خواب بوده
* اها فکر کردم ازت سواستفاده کرده
+ چیییییییی نه نه چرا ما از هم دیگه بدمون میاد چرا من در ضمن اون هرجا بره همه عاشقش میشن چرا باید از منی که که بدم میاد ازش سواستفاده کنه هااا
* اینکه داری اینشکلی تو ضیح میدی احساس میکنم داری دروغ میگی
+ اه اصلا به جهنم هر فکری میخوای بکنی بکن
نفهمیدم چیشد که رفتیم تو پارک
+ بیا بریم بشینیم رو صندلی اقای پارک
* خانوم ها مقدم ترن بفرمایید خانم کیم
+اوه ممنون اقای پارک
* 🤣🤣🤣 وای ا. ت این چی بود
+ 🤣🤣 اوم فقط زود برو برام خوراکی بخر گشنمه
* من چرا بخرم
+ پول نیاوردم
* خاک تو سرت
* الان میرم میخرم
رفت خواراکی خرید و اومد
+ مرسییییی
* خواهش
«ویو جیمین »
ا. ت واقعا دختر مهربونیه و تولد هیچکی رو فراموش نمیکنه و بترین تولدا رو براشون میگیره و تولد شم نزدیکه باید بهترین تولدو براش بگیرم
تو فکر بودم که
+یااااا جیمینا، جیمینااااا، جیمیناااااا
* ها چیه چیشده
+ کجایی حالت خوبه اصن
* اره اره بریم
+ بریم
&توی راه &
تو فکر بودم که بارون گرفت
*ا. ت هوا بارونیه بیا زود تر بریم خونه
+ اوم باش
ا. ت و رسوندم خونشون خودمم رفتم خونه اما وقتی رسیدم احساس سرگیجه. میکردم
«ویو ا. ت»
رفتم خونه از خستگی تمام خودمو رو تخت پرت کردم
داشت خوابم میبرد که گوشیم زنگ خورد
+یوبوسه یو ( الو)
~ الو سلام
~ا. ت ا. ت بدو بیا بیمارستان ( با گریه)
+چیه چیشده چرا گریه میکنی؟
~ جی م ین... هق..... جیمین.. هههق..... جیمین تصادف کردههههه... هق هق
+ چی؟ چی میگی بردنش کدوم بیمارستان
~ ووسان.... هق.... بیمارستان ووسان
+ باشه الان میام
کتمو پوشیدم سریع رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم
( تو راه)
+ وایی خدا همین چن دقه پیش پیشم بود چیشد یهو
(تو بیمارستان )
+ سلام ببخشین خانم اقای پارک جیمین رو آوردن اینجا
☆ بله
+کدوم اتاقن
☆ اتاق ۲۲ انتهای راهرو سمت چپ
+ ممنون
با سرعت دویدم رسیدم اونجا مینا رو دیدم سریع رفتم پیشش
~ ا. تتتتت
+ چه خبره چرا جیمین اینجاس
♡ جیمین بیرون یهو غش کرده اوردنش بیمارستان به ما زنگ زدن فک کردن ما دوست دخترشیم بعد از اینکه اومدیم فهمیدم رفیقمو یه لخته ی خون کناره های قرنیه ی چشمش داره گفتن میشه عملش کرد اما احتمال اینکه بینایی شو از دست بده یا زنده نمونه ۹۷٪
همینکه لیا اینا رو گفت احساس کردم دنیا رو سرم خراب شده سریع افتادم رو زمین زار زار گریه میکردم
@ همراهان اقای پارک جیمین؟
♡~ بله ماییم
@ اگه میخواید میتونید برید ملاقاتش تو اتاقه
♡بله متوجهیم
@ ا فقط یکی یکی برید تو
♡~ چشم
داشتم گریه میکردم خیلی حالم بد بود نمیتونستم جیمین شی رو تو اون حالت ببینم خواستم برم خونه
♡ هی ا. ت تو بیا اون برو تو
+ نمیتونم جیمین شی رو تو اون حالت ببینم برام سخته
♡ بیا برو ناز نکن دیکه
~ اره برو دیگه
+ باشه
رفتم داخل جیمین خوابیده بود، رفتم کنارش نشستم، دستاشو هم گرفتم و بی سرصدا اشک میریختم
* هی ا. ت داری گریه میکنی من حالم خوبه فکت غش کردم ها چیزی نیس
+ خفه شو، تو از این لخته ی خون کنار قرنیه ها چشمت خبر داشتی
*......
+ هی جوابمو بده
*..اره
+ اینم میدونستی که احتمال اینکه بمیری یا کور بشی ۹۷٪
*.........
+ با تو ام ها میدونستی
*.........
+ میگم جوابمو بده میدونستی
* اره میدونستم
+ چرا..... هق.... چرا به من نگفتی... هق هق..... چرا به منی گه مثل خواهر دوقلوتم چیزی نگفتی ها چرااااا
سرمو گذاشتم رو سینش و خیلی ناجور گریه میکردم
* گریه نکن
+ چطور گریه نکنم، حالا میخوای چیکار کنی؟
+ اگه اگه خدایی نکرده عمل کردی و موفقیت امیز نبود من گلی به سرم بریزم ها
+ اوتوکههههه ( چیکار کنم یه استلاح کره ای)
( ا. ت همه ی حرفاشو با گریه گفت)
* عمل میکنم
+ چی
* گفتم میخوام عمل کنم
+از جونت سیر شدی ها ( با داد و گریه)
* میخوام عمل کنم چند ساله دارم تحملش میکنم
پــــــــایــــــــانـــــــــ
+ خونش بودم
* چیییییییییییییییی چرا؟
+ گفت آدرس خونتو نمیدونستم اوردمت خونه ی خودم خودش پایین تخت خواب بوده
* اها فکر کردم ازت سواستفاده کرده
+ چیییییییی نه نه چرا ما از هم دیگه بدمون میاد چرا من در ضمن اون هرجا بره همه عاشقش میشن چرا باید از منی که که بدم میاد ازش سواستفاده کنه هااا
* اینکه داری اینشکلی تو ضیح میدی احساس میکنم داری دروغ میگی
+ اه اصلا به جهنم هر فکری میخوای بکنی بکن
نفهمیدم چیشد که رفتیم تو پارک
+ بیا بریم بشینیم رو صندلی اقای پارک
* خانوم ها مقدم ترن بفرمایید خانم کیم
+اوه ممنون اقای پارک
* 🤣🤣🤣 وای ا. ت این چی بود
+ 🤣🤣 اوم فقط زود برو برام خوراکی بخر گشنمه
* من چرا بخرم
+ پول نیاوردم
* خاک تو سرت
* الان میرم میخرم
رفت خواراکی خرید و اومد
+ مرسییییی
* خواهش
«ویو جیمین »
ا. ت واقعا دختر مهربونیه و تولد هیچکی رو فراموش نمیکنه و بترین تولدا رو براشون میگیره و تولد شم نزدیکه باید بهترین تولدو براش بگیرم
تو فکر بودم که
+یااااا جیمینا، جیمینااااا، جیمیناااااا
* ها چیه چیشده
+ کجایی حالت خوبه اصن
* اره اره بریم
+ بریم
&توی راه &
تو فکر بودم که بارون گرفت
*ا. ت هوا بارونیه بیا زود تر بریم خونه
+ اوم باش
ا. ت و رسوندم خونشون خودمم رفتم خونه اما وقتی رسیدم احساس سرگیجه. میکردم
«ویو ا. ت»
رفتم خونه از خستگی تمام خودمو رو تخت پرت کردم
داشت خوابم میبرد که گوشیم زنگ خورد
+یوبوسه یو ( الو)
~ الو سلام
~ا. ت ا. ت بدو بیا بیمارستان ( با گریه)
+چیه چیشده چرا گریه میکنی؟
~ جی م ین... هق..... جیمین.. هههق..... جیمین تصادف کردههههه... هق هق
+ چی؟ چی میگی بردنش کدوم بیمارستان
~ ووسان.... هق.... بیمارستان ووسان
+ باشه الان میام
کتمو پوشیدم سریع رفتم بیرون یه تاکسی گرفتم
( تو راه)
+ وایی خدا همین چن دقه پیش پیشم بود چیشد یهو
(تو بیمارستان )
+ سلام ببخشین خانم اقای پارک جیمین رو آوردن اینجا
☆ بله
+کدوم اتاقن
☆ اتاق ۲۲ انتهای راهرو سمت چپ
+ ممنون
با سرعت دویدم رسیدم اونجا مینا رو دیدم سریع رفتم پیشش
~ ا. تتتتت
+ چه خبره چرا جیمین اینجاس
♡ جیمین بیرون یهو غش کرده اوردنش بیمارستان به ما زنگ زدن فک کردن ما دوست دخترشیم بعد از اینکه اومدیم فهمیدم رفیقمو یه لخته ی خون کناره های قرنیه ی چشمش داره گفتن میشه عملش کرد اما احتمال اینکه بینایی شو از دست بده یا زنده نمونه ۹۷٪
همینکه لیا اینا رو گفت احساس کردم دنیا رو سرم خراب شده سریع افتادم رو زمین زار زار گریه میکردم
@ همراهان اقای پارک جیمین؟
♡~ بله ماییم
@ اگه میخواید میتونید برید ملاقاتش تو اتاقه
♡بله متوجهیم
@ ا فقط یکی یکی برید تو
♡~ چشم
داشتم گریه میکردم خیلی حالم بد بود نمیتونستم جیمین شی رو تو اون حالت ببینم خواستم برم خونه
♡ هی ا. ت تو بیا اون برو تو
+ نمیتونم جیمین شی رو تو اون حالت ببینم برام سخته
♡ بیا برو ناز نکن دیکه
~ اره برو دیگه
+ باشه
رفتم داخل جیمین خوابیده بود، رفتم کنارش نشستم، دستاشو هم گرفتم و بی سرصدا اشک میریختم
* هی ا. ت داری گریه میکنی من حالم خوبه فکت غش کردم ها چیزی نیس
+ خفه شو، تو از این لخته ی خون کنار قرنیه ها چشمت خبر داشتی
*......
+ هی جوابمو بده
*..اره
+ اینم میدونستی که احتمال اینکه بمیری یا کور بشی ۹۷٪
*.........
+ با تو ام ها میدونستی
*.........
+ میگم جوابمو بده میدونستی
* اره میدونستم
+ چرا..... هق.... چرا به من نگفتی... هق هق..... چرا به منی گه مثل خواهر دوقلوتم چیزی نگفتی ها چرااااا
سرمو گذاشتم رو سینش و خیلی ناجور گریه میکردم
* گریه نکن
+ چطور گریه نکنم، حالا میخوای چیکار کنی؟
+ اگه اگه خدایی نکرده عمل کردی و موفقیت امیز نبود من گلی به سرم بریزم ها
+ اوتوکههههه ( چیکار کنم یه استلاح کره ای)
( ا. ت همه ی حرفاشو با گریه گفت)
* عمل میکنم
+ چی
* گفتم میخوام عمل کنم
+از جونت سیر شدی ها ( با داد و گریه)
* میخوام عمل کنم چند ساله دارم تحملش میکنم
پــــــــایــــــــانـــــــــ
۴۸.۱k
۰۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.