سناریو درخواستی
وقتی قرار زایمان در آب داشته باشی ولی از درد زایمان و آب ترس داری
پس موقع زایمان باهات میاد تو اب تا نترسی
کوک: قربونت برم من من کنارتم*..قراره دخترمون بیاد پیشمون..( ادامه دادن حرف های آرامش بخش*
ته:شششش من کنارتم*... به خودم تکیه دادمش و آروم شکم بر آمده اش رو ماساژ دادم و کمک کردم که سریع تر بدنیا بیاد*
جیمین:واسه چی میترسی فدات شم* من کنارتم..گرفتن دستش و نوازش وار رو شکمش کشیدم*
نامجون: خودش حالش از ا/ت بدتر بود..*(😂)
جیهوپ: من اینجام..نترس..* سرشو به سینه ام چسبوندم*
شوگا:نترس نترس*..شونه هاتو ماساژ میده و حرف های آرامش بهش میزنه
جین: *.. حالت خوبه؟.. من کنارتم عشقم..هرچقدر دوست داری کبودم کن ( از شدت درد زایمان).. حقمه :)
پس موقع زایمان باهات میاد تو اب تا نترسی
کوک: قربونت برم من من کنارتم*..قراره دخترمون بیاد پیشمون..( ادامه دادن حرف های آرامش بخش*
ته:شششش من کنارتم*... به خودم تکیه دادمش و آروم شکم بر آمده اش رو ماساژ دادم و کمک کردم که سریع تر بدنیا بیاد*
جیمین:واسه چی میترسی فدات شم* من کنارتم..گرفتن دستش و نوازش وار رو شکمش کشیدم*
نامجون: خودش حالش از ا/ت بدتر بود..*(😂)
جیهوپ: من اینجام..نترس..* سرشو به سینه ام چسبوندم*
شوگا:نترس نترس*..شونه هاتو ماساژ میده و حرف های آرامش بهش میزنه
جین: *.. حالت خوبه؟.. من کنارتم عشقم..هرچقدر دوست داری کبودم کن ( از شدت درد زایمان).. حقمه :)
- ۱۸.۳k
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط