تک پارتی

ا/ت:داشتم فیلم های بچگیم رو دیدم و کوک تو آشپز خونه بود و خوراکی میاورد که دیدم بابام منو پسرش سوار کرده و منو اینور و اونور میبره
کوک: کیوتتت
*
ا/ت: منو پشتت سوار کن!
کوک: چیییی؟..میفهمی چی میگی ؟
ا/ت: لطفااا
کوک؛ میتونم یک جور دیگه بهت سواری بدم😈
ا/ت: جونگ کوککک
کوک: خیلی خب بیا*
ا/ت: آخ جون* از شونه هاش گرفتم و پاهامو جمع کردم دورش چند دور خونه رو گشتیم یهو دیدم داره میرع سمت اتاق و قتی دید میخوام در برم پاهامو گرفت و بلند شد * نوچ نوچ نوچ..منم سواری میخوام
ا/ت: جونگ کوکک
دیدگاه ها (۱۳)

مسدود شده بود

ادامه تک پارتی اسبی

neutral love

سناریو درخواستی

قلب یخیپارت ۱۵از زبان ا/ت:باهم حرف زدیم و فهمیدم پیام ها درو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط