محبت آتشی در جانم افروخت

محبت آتشی در جانم افروخت

که تا دامان محشر بایدم سوخت

عجب پیراهنی بهرم بریدی

که خیاط اجل میبایدش دوخت
دیدگاه ها (۱۷)

به افتخار تمام مادرها...سفره ای انداختم که نان و ریحانش تویی...

سفارشی

وفاداری چرا کمیاب گشته........؟چرا هر دیده ای پر آب گشته.......

گفتی که : می بوسم تو را گفتم تمنا می کنمگفتی که : گر بیند کس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط