پارت بیست و هفت

پارت بیست و هفت
_کاشکی ازش خوشش بیاد
راوی ویو:
تهیونگ پا رو میذاره روی گاز و میره سمت عمارتش
وقتی رسید ماشینش رو توی پارکینگ پارک کرد و رفت پایین
کوک ویو:
داشتم توی خونه کار میکردم که صدای زنگ در اومد رفتم باز کردم تهیونگ بود دیدم یه گل دستشه اولش فکر کردم برای یکی دیگس که
_بیا
+برای منه
_اهوم
+از کجا فهمیدی من از گل بابونه خوشم میاد
_شانسی خریدم
+دستت درد نکنه مرسی
_(لبخند)
+اوه ببخشید بیا داخل
تهیونگ میره توی خونه بعد کوک براش آبمیوه میاره
دیدگاه ها (۶)

فصل دوم پارت اول پرش زمانی به پنج سال بعد+ته مگه نگفتم این ک...

فصل دوم/پارت دومکوک ویو:توی این پنج سال ته یه بارم سر داد نز...

پارت بیست و شیش^اونجوری بهم نگاه نکن تو خودت کسی رو نداری نم...

پارت بیست و هشت کوک برای ته آبمیوه میاره_دستت درد کوچولو کو...

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط