به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد

به غم کسی اسیرم که ز من خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط هست هر که گوید دل به دل راه دارد
دل من ز غصه خون شد دل او خبر ندارد
دیدگاه ها (۱)

عارفي راديدند مشعل وجام آب دردست!پرسيدند کجاميروي?گفت: ميرم ...

روزي باخودم فکرکردم اگراوراباغريبه اي ببينم شهررابه آتش ميکش...

از قوی بودن خسته ام!دلم یک شانه میخواهد،تکیه دهم به آن و بی ...

ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢﻫﺮ ﮐﻪ ﺁﻣﺪ .....ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﻢ ﺩﺯﺩﯾ...

به غم کسی اسیرم که ز من خبر نداردعجب از محبت من که در اواثر ...

اگه صدبار دل عاشق منو خون بکنی تودلم غم بذاری غصه مو افزون ب...

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون استببین که در طلبت حال مردمان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط