Part66
#Part66
- امروز اون بچه کونی اومد . رید به اعصابم.
ولی ما نباس حرفی بزنیم . چرا ؟
چون همه فکر میکنن ما مودب و صبوریم .
ولی نیستم صبور نیستم !
آب از سرم گزشته دیگه سهراب !
لباس قدیمیات کجان اصلا ؟ ها
میخوای انتقام بگیری ؟
با کت شلوار ادای بچه خوشگلا رو در آوردن نمیتونی !
کت شلواریا مخ ندارن ! انقدر اداشونو در آوردیم نمیتونیم پیشرفت کنیم !
- سهیل خر ش
- زهرمار و سهیل !
من سینام ! توهم سهراب !
دِ مگه یادت نیست اینایی که باهاشون رقابت میکنیم وقتی ۱۵ ۱۶ بودیم باباشون دنبال منو تو ! سهراب و سینا بود ؟
ها یادت رفته ؟
یاشار و سهیل نمیتونن پیداشون کنن !
اونایی که مخ داشتن ، سینا و سهراب بودن که متاسفانه خودمون چالشون کردیم !
بپوش ! لباسای چریک و چیکارشون کردی ؟
هرکی میدیدمون وحشت میکرد!
الان چی ؟
- سینا ! اینهمه سال نقش بازی نکردم که تو تویه شب خرابش کنی !
- سهراب بپوش!
- خر نشو
دستشو سمتم دراز کرد :
- هستی یا نه ؟!
*
ساعت ۶ عصر
- امروز اون بچه کونی اومد . رید به اعصابم.
ولی ما نباس حرفی بزنیم . چرا ؟
چون همه فکر میکنن ما مودب و صبوریم .
ولی نیستم صبور نیستم !
آب از سرم گزشته دیگه سهراب !
لباس قدیمیات کجان اصلا ؟ ها
میخوای انتقام بگیری ؟
با کت شلوار ادای بچه خوشگلا رو در آوردن نمیتونی !
کت شلواریا مخ ندارن ! انقدر اداشونو در آوردیم نمیتونیم پیشرفت کنیم !
- سهیل خر ش
- زهرمار و سهیل !
من سینام ! توهم سهراب !
دِ مگه یادت نیست اینایی که باهاشون رقابت میکنیم وقتی ۱۵ ۱۶ بودیم باباشون دنبال منو تو ! سهراب و سینا بود ؟
ها یادت رفته ؟
یاشار و سهیل نمیتونن پیداشون کنن !
اونایی که مخ داشتن ، سینا و سهراب بودن که متاسفانه خودمون چالشون کردیم !
بپوش ! لباسای چریک و چیکارشون کردی ؟
هرکی میدیدمون وحشت میکرد!
الان چی ؟
- سینا ! اینهمه سال نقش بازی نکردم که تو تویه شب خرابش کنی !
- سهراب بپوش!
- خر نشو
دستشو سمتم دراز کرد :
- هستی یا نه ؟!
*
ساعت ۶ عصر
۷۹۴
۱۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.