اصلا حالا که فکر میکنم میبینم

.
اصلاً حالا که فکر میکنم میبینم،
جز خود آدم؛
هیچ وقت،هیچ کس و هیچ چیز به داد آدم نمی رسد ..
تبدیل شدیم به آدم های مکانیکی !
موقع خوشی تنهاییم،موقع ناراحتی تنها تر ..
یعنی محض رضای خدا؛یکـ نفر،حـتـی یـکــ نـفــر نیست که در آن شرایط جواب تلفنت را بدهد ..
انگار که از ناراحتی هم خوشحال می شویم!
چند بار شده وقتی که همکار، دوست، آشنا، فامیل و همسایه خارج از زمانِ همیشگی تماس بگیرند و جوابشان را ندهیم از ترس این که "نکند کار داشته باشد؟؟؟"
نمی خواهد اعتراف کنید که چند بار این کار را کردید،فقط خدارا شاهد بگیرید که همچین چیزی ترس دارد ...؟نهایتش این است که اگر هم کاری از ما بر نیامد لا اقل میتوانیم گوش کنیم بهشان ..!شاید طرف مقابلِ بیچاره انقدر در عذاب است که فقط می خواهد حرف بزند تا سکته نکند ..!
گوشتان قرار است بشنود شما فقط قرار است این تلفن لعنتی را روی گوشتان نگهدارید!این هم ترس دارد؟؟
"یکجایی محمود دولت آبادی می گوید : مارا مثل عقرب بار آورده اند .."
راست میگوید،نمی گوید؟
.
دیدگاه ها (۱)

عشق به کلمه نیاز دارد. مدتی کوتاه میتوان به حسِ بی کلام اعتم...

ما مردها عادت می کنیم به بودن زن. نه اینکه عادی شود و تکراری...

یاد گرفتم چطور مغرور باشم حتی اگه توو چشم اینا منفور باشم

✒ ....باور‌ کنفراموش کردم پیش از تو‌کجا بودمچگونه بودمباور ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط