لال شوووووو روز اول دانشگاشو بعد ۲ سال خراب کردین هیچی به
لال شوووووو روز اول دانشگاشو بعد ۲ سال خراب کردین هیچی بهتون نمیگم ولی یه سیلی دوباره به اون دوستش و خودش زدم این سیلی حقتونه روبه مدیر کردم شما هم اول برین دوربین و ببینین ، ببینین کی دعوا رو شروع کرده خودمم میبنم
؟ ههه واقعا فکر کردیم این دوتا دختر دعوا رو شروع کرده میبینیم دوربینو این دوتا اصلا آزرشون به مورچه هم نمیرسه چه برسه به این دختر
_ باشه میبینیم خوشگلم بیا بیرون یدقیقه از بغلم انقدر گریه کرده بود چشمامقرمز بود اشکاشو پاک کردم هیس گریه نکن عزیزم نشونمش رو مبل اون دفتره بشین عزیزم الان میام رفتم با مدیره اون دوربین و دیدم هههه پس این دوتا ازارشون به مورچه نمیرسه واقعا ؟
؟ م.من واقعا متاسف..
_ تو چییییی ، تو به اون دختره که زن منه توهمت زدی بعد داری برای من واقعا مناسفی رو میگی هوممم اون دختری که اونجا نشسته آزارش به مورچه نمیرسه نه اون دوتا دختره هرزه ببیناگه دفعه بدی اگه دعوا شد که خدانکنه بشه اگه دعوا شد دعوا رو بدون دلیل بندازی گردن ا.ت خودمبا دستای خودم میکشمت راستی یدونی من مافیام هوم پس کشتنت برام اسونه الانما.ت و میبرم فردا میاد
رفتم دفتر اون دوتا دختر داشتم میزدش با پا لگد میزدن سریع درو باز کردم چه غلطییییی میکنیننننن هاااااا ( داد ) ا.ت از درد به خودش پیچیده بود رفتمسمتش بلندش کردم صورتشو با دستام قاب کردم ا.ت خوشگلم خوبی ؟
+ هقق هقق
_ هیسس دستتون بشکنه زنگ زدم به هیون تا بیاد این دوتا دختر رو ببره انباری عمارت تا حالشون کنم زدن زنمنچه تاوانی داره ا.تم برای استایل بغل کردم و بردم گذاشتمش تو ماشین. خودمم سوار شدم و به سمت عمارت رفتم رسیدم عمارت دوباره برای استایل ا.ت و بغل کردم بردم تو خونه
♤ هقق مامان
_ هیس خوشگلممامان چیزیش نشده هوم اجومااااا
؛ بله پسرم
_ این سوکو ببر تواتاقش
؛ چشم
_ با این حال که به این سوک گفتم مامانش چیزیش نشده ولی شدههه اییی خدااا چقدر اخه ا.ت باید شختی بکشه
؟ ههه واقعا فکر کردیم این دوتا دختر دعوا رو شروع کرده میبینیم دوربینو این دوتا اصلا آزرشون به مورچه هم نمیرسه چه برسه به این دختر
_ باشه میبینیم خوشگلم بیا بیرون یدقیقه از بغلم انقدر گریه کرده بود چشمامقرمز بود اشکاشو پاک کردم هیس گریه نکن عزیزم نشونمش رو مبل اون دفتره بشین عزیزم الان میام رفتم با مدیره اون دوربین و دیدم هههه پس این دوتا ازارشون به مورچه نمیرسه واقعا ؟
؟ م.من واقعا متاسف..
_ تو چییییی ، تو به اون دختره که زن منه توهمت زدی بعد داری برای من واقعا مناسفی رو میگی هوممم اون دختری که اونجا نشسته آزارش به مورچه نمیرسه نه اون دوتا دختره هرزه ببیناگه دفعه بدی اگه دعوا شد که خدانکنه بشه اگه دعوا شد دعوا رو بدون دلیل بندازی گردن ا.ت خودمبا دستای خودم میکشمت راستی یدونی من مافیام هوم پس کشتنت برام اسونه الانما.ت و میبرم فردا میاد
رفتم دفتر اون دوتا دختر داشتم میزدش با پا لگد میزدن سریع درو باز کردم چه غلطییییی میکنیننننن هاااااا ( داد ) ا.ت از درد به خودش پیچیده بود رفتمسمتش بلندش کردم صورتشو با دستام قاب کردم ا.ت خوشگلم خوبی ؟
+ هقق هقق
_ هیسس دستتون بشکنه زنگ زدم به هیون تا بیاد این دوتا دختر رو ببره انباری عمارت تا حالشون کنم زدن زنمنچه تاوانی داره ا.تم برای استایل بغل کردم و بردم گذاشتمش تو ماشین. خودمم سوار شدم و به سمت عمارت رفتم رسیدم عمارت دوباره برای استایل ا.ت و بغل کردم بردم تو خونه
♤ هقق مامان
_ هیس خوشگلممامان چیزیش نشده هوم اجومااااا
؛ بله پسرم
_ این سوکو ببر تواتاقش
؛ چشم
_ با این حال که به این سوک گفتم مامانش چیزیش نشده ولی شدههه اییی خدااا چقدر اخه ا.ت باید شختی بکشه
۴۳.۵k
۰۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.