بماند که خواب و خیال من آشفته کردی

بماند که خواب و خیال من آشفته کردی/
بماند که با جان و روح و روانم چه کردی/
بماند که کار دلم را به حسرت کشاندی........
دیدگاه ها (۲)

بغل گرفته غمی کهنه آسمان را ...!

ادما ها هميشه دو چهره دارن، يكي براي تمام دنيا و يكي براي كس...

چه دانستم که این سودا مرا زین سان کُند مَجنون/دِلَم را دوزخی...

نمیبخشمت چون دلم گناه داشت، روح و روانم گناه داشت، نمیبخشم چ...

نمی‌دانند؛قرار هم نیست بدانند که چه چیز هایے تحمل کردیم تا ه...

دلتنگی ریشه دوانده در تار و پود ِ جانم دلم گرفته هوا گرفته ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط