یه بار سر کلاس انقلاب داشتیم از اوضاع گله و شکایت می کردی

یه بار سر کلاس انقلاب داشتیم از اوضاع گله و شکایت می کردیم. یکی می گفت آزادی نداریم، یکی می گفت چرا مجبوریم حجاب داشته باشیم، یکی می گفت زمان شاه وضع مردم به مراتب بهتر بوده و ...

استادمون خیلی جدی گفت: "خوب شماها هم انقلاب کنید." چند لحظه بعد گفت: "البته باید هزینه ش رو هم بپردازید."

جلسه بعد استادمون اول حرفش در مورد شکنجه یکی از زندانیان زن سیاسی قبل از انقلاب یه حرفی زد که همه مون از شنیدنش شوکه شده بودیم طوری که تا چند دقیقه همه ساکت بودیم.

هیچ وقت توی ذهنم تا این حد به فجاعت موضوع فکر نکرده بودم.

ما معمولا عادت داریم بپرسیم و اعتراض کنیم اما کمتر فکر می کنیم که برای به دست اومدن همین اوضاع فعلی چه سرمایه بزرگی تلف شده و چقدر پیر و جوون پرپر شدن و چقدر مردم سختی کشیدن.

*ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود خون دلها خورده ایم خون دلها خورده ایم....

ما برای آنکه ایران خانه خوبان شود رنج دوران برده ایم رنج دوران برده ایم....
دیدگاه ها (۲۵)

واقعا دنیا عجب جایی شدهیه چند وقتی هست که اصلا حوصله نوشتن ن...

مثل جوک میمونه این نقشه...ههههه..هاهاها...خخخخخخخخ...:-)) :-...

مبااااااااااااااارک......

ای پرستار پرستوهای منمرحم زخم تکاپوهای منعصر عاشورا علم در د...

ما برای آنكه ایران  گوهری تابان شود  خون دلها خورده ایم🇮🇷❤وط...

از آنسوی دشت های سرد به جستجوی برکت و خرمی آمده بودیم. ما چه...

بسم الله الرحمن الرحیم چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و هم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط