با دوست دخترم رفته بودم یه رستوران شیک

با دوست دخترم رفته بودم یه رستوران شیک
نمکدونش از این پیچوندنیا بود
هی تکونش میداد
نمک نمی اومد
خیلی آروم تو گوشش گفتم: بپیچونش...
اونم اول یه نگاه به دور و برش کرد و بعد نمکدونو گذاشت تو کیفش!











یاد امام و شهدا
دل و میبره کرب و بلا
دیدگاه ها (۸)

دیشب به مامانم میگم چرا شام نداریم؟؟؟میگه اگه ناراحتی از خان...

دور کسی بگرد که.... وقتی نیستی چشماش ...

مُتِنَفِـــــــــــــــــــرَمْ از اونــــــــــــــــــ دَ...

چندتا جمله سنگین میگم اونایی که دیسک کمر دارن نخونن- 1⃣عرض ک...

زندگی نامعلوم

زندگی نامعلوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط