عباس یعنی تشنه در دریا نشستن
عباس یعنی تشنه در دریا نشستن
عباس یعنی بغض مولا را شکستن
عباس یعنی نفس را هم بنده کردن
عباس یعنی آب را شرمنده کردن
عباس یعنی تا قیامت مَرد بودن
عباس یعنی با خدا همدرد بودن ...
به به چه نیکو آمد این اقبال عباس
آمد هزاران تیر استقبال عباس
وقتی که روی ماه از آئینه برگشت
آوای «أدرِک یا اخا» پیچید در دشت
زلف شقایق در کمند یاس افتاد
سالار دین بر پیکر عباس افتاد
وقتی که پیکان مشک را بر حلق او دوخت
حتی گلوی آب هم از تشنگی سوخت
اینک فراتی مانده لبریز از ندامت
شرمنده از عباس تا روز قیامت ...
عباس یعنی بغض مولا را شکستن
عباس یعنی نفس را هم بنده کردن
عباس یعنی آب را شرمنده کردن
عباس یعنی تا قیامت مَرد بودن
عباس یعنی با خدا همدرد بودن ...
به به چه نیکو آمد این اقبال عباس
آمد هزاران تیر استقبال عباس
وقتی که روی ماه از آئینه برگشت
آوای «أدرِک یا اخا» پیچید در دشت
زلف شقایق در کمند یاس افتاد
سالار دین بر پیکر عباس افتاد
وقتی که پیکان مشک را بر حلق او دوخت
حتی گلوی آب هم از تشنگی سوخت
اینک فراتی مانده لبریز از ندامت
شرمنده از عباس تا روز قیامت ...
- ۳.۱k
- ۰۱ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط