وقتیکه لب وا میکندچون غنچه زیبا می شود

وقتیکه لب وا میکند،چون غنچه زیبا می شود
یک چاله ی با عمق کم،در گونه پیدا می شود

هردم که میگوید سخن،شهد از لبانش می چکد
در چانه اش هم مختصر،چالی هویدا می شود

عکسی ز رخسارش اگر ، افتد به دریای خزر
جنگی میان ارتش ، روسیه با ما می شود

آنگه که شانه میزند پیچ و خم گیسوی خود
یک رقص چوب دیدنی،با شانه اجرا می شود

امروز اگر کنکوری از ،اندام او برپا شود
فردا تمام رتبه ها ، زیر ده امضا می شود

تا یک قدم در کوچه ی، باریک مسجد می نهد
شیخ به ظاهر پاک ما ، غرق تماشا می شود

درحسرت دیدار او ، دیده به دنیا بسته ام
گرسمت من آید شبی ،چشمان من وا میشود

 🌺 🌺 🌺 🌺
دیدگاه ها (۳)

من برای #تُ چترے بیش نبودم !...باران ڪھ تمام شُد!!!!فراموشم ...

فاتحہ ے تمام خاطـــــــــــرات با تُ را خواندھ ام...!و این ا...

سفرکردی ومن ماندم.امیدِ جستجویم رفت.سکوتم باز می گوید.دلیل گ...

📝 کاش میشدخوبی راهمـبایک دکمه تکثیرکرداین کوچه هابرای زنده م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط