آغوشمچشم هایم

آغوشــــم،چشم هــــایم

بوسه هــــایم،نفسهــاے

زنـــــانه ام را حس کن

ببین که تمامشان دربند عشــق

ولمس نگـــاه و

دستهــاے مردانه ے تو

بمان برایم تا بمیــرم برایت

دیدگاه ها (۲)

من مردی را می‎شناسمکه تمام ِ دو راهی‎های ِ مراترمز می‎زند......

ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ؛...ﺑﺪﻓﻬﻤﯽ ﻫﺎ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ!ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﯽ ﺷﺪﻡ؛ ﺍﺯ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ...

تنهایی شرف دارد به تن هایی ک روحشان با دیگریست

بهار توییکه می آیی و دستهایم شکوفه می دهند ناغافل!تویی که با...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط