نریمان
#نریمان
#شاهنامه
نَریمان نیای بزرگ رستم قهرمان اسطورهای شاهنامه است.او از پشت گرشاسب است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو» ، یعنی نیرومند پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردند. و این صفت را در اوستا به گرشاسب دادند، و همین نام نریمان است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم دیده میشود.
از نریمان به عنوان پهلوان معروف خاندان سام در شاهنامه سخن رفته و این پهلوان در دژ سپند کشته شد، و رستم انتقام او را بگرفت.
نیرم. در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز نریمان پدر سام جد رستم بوده است.
تبار نریمان
قوم نریمان در سرزمین زابل باستانی سکونت داشت و وی یکی از پهلوانان مقدم است. منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذرنمود که در مواقع خطر و تهدید کشور فقط از سام فرزند نریمان کمک بخواهد. شاهنامه سوای کشور زابل از نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. به هر حال «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ وقایع ایران پدیدار شد، زالجریان مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنانش میرفت برای او بازگو و به ایشان چنین گفت:
در جنگی بزرگ نریمان همراه فریدون بود در این نبرد ایرنیان به محاصرهٔ قلعهای سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
#شاهنامه
نَریمان نیای بزرگ رستم قهرمان اسطورهای شاهنامه است.او از پشت گرشاسب است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو» ، یعنی نیرومند پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردند. و این صفت را در اوستا به گرشاسب دادند، و همین نام نریمان است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم دیده میشود.
از نریمان به عنوان پهلوان معروف خاندان سام در شاهنامه سخن رفته و این پهلوان در دژ سپند کشته شد، و رستم انتقام او را بگرفت.
نیرم. در اوستا صفت جهان پهلوان است و نیز نریمان پدر سام جد رستم بوده است.
تبار نریمان
قوم نریمان در سرزمین زابل باستانی سکونت داشت و وی یکی از پهلوانان مقدم است. منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذرنمود که در مواقع خطر و تهدید کشور فقط از سام فرزند نریمان کمک بخواهد. شاهنامه سوای کشور زابل از نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. به هر حال «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ وقایع ایران پدیدار شد، زالجریان مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنانش میرفت برای او بازگو و به ایشان چنین گفت:
در جنگی بزرگ نریمان همراه فریدون بود در این نبرد ایرنیان به محاصرهٔ قلعهای سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
۱.۹k
۱۶ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.