نکشی کمان به رویم به خدا گناه دارم

نکشی کمان به رویم؛ به خدا گناه دارم
که دو چشم خون فشانم، به سویت نگاه دارم
به کمند، دل کشیدی؛ که کنی اسیر گیسو
که نه، راه باز گشتن، نه گریزگاه دارم
نظری کنی ببینی؛ که چه می کشد ؟ دل من
پُرِ غم ز عشق و دوری، پُرِ دود آه دارم
تو غزال و من غزل خوان؛ به سویت روانه هر آن
نظری به ماه دارم، نگهی به راه دارم
ز چه می گریزی از دل، چو شکسته ای نگهدار
مژ َگان، خطا نگیرد؛ که من اشتباه دارم
منم و دلی که خون شد، ز غم جدایی تو
نه کلاه شاه دارم، نه سرِ سپاه دارم...🦋🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

بر دل کشیدم نقشه ها از دست هجرانتآن کس نشد زندانی ات در محبس...

تقدیم به زندگیمبیا دیوانگی کنیم .. بیا روی جدول‌‌های طالقانی...

دلم وقتي كه مي‌گيرد تو مي‌آيي به ديدارمبه من آهسته ميگويي "ع...

راز آن چشم سیه، گوشه ی چشمی دگرم کنبی خودتر از اینم کن و از ...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط