راز آن چشم سیه گوشه ی چشمی دگرم کن

راز آن چشم سیه، گوشه ی چشمی دگرم کن
بی خودتر از اینم کن و از خود به درم کن
یک جرعه چشاندی به من از عشقت و مستم
یک جرعه ی دیگر بچشان ، مست ترم کن
شوق سفرم هست در اقصای وجودت
لب تر کن و یک بوسه جواز سفرم کن
دارم سر پرواز در آفاق تو ، ای یار
یاری کن و آن وسوسه را بال و پرم کن
عاری ز هنر نیستم اما تو عبوری
از صافی عشقم ده و عین هنرم کن
صد دانه به دل دارم و یک گل به سرم نیست
بارانِ من خاک شو و بارورم کن
افیون زده ی رنجم و تلخ است مذاقم
با بوسه ای از آن لب شیرین شکرم کن
پرهیز به دور افکن و سد بشکن و آن گاه
تا لذت آغوش بدانی ، خبرم کن...🦋🦋

ایام به کام لحظاتت در امان امن پروردگار،جانانم💐🧿


#saharshehim💖

#عاشقانه
#عزیزترینم
دیدگاه ها (۱)

دلم وقتي كه مي‌گيرد تو مي‌آيي به ديدارمبه من آهسته ميگويي "ع...

نکشی کمان به رویم؛ به خدا گناه دارم که دو چشم خون فشانم، به ...

رنج اگر خواهی بدانی چیست اوضاع من است بودن و فهمیدن و تنها ن...

خاک نشین ره میخانــه ام خانه خراب دل دیوانه امزان که به میخا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط