پارت ۱۵
پارت ۱۵
ویو کوک
زنگ زدم به یورا ولی جواب ندادن پس زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ : الو
کوک : تهیونگ سریع آدرس یورا رو پیدا کن
تهیونگ : چیزی شده
کوک : بعدن بهت میگم
تهیونگ : باشه
۵ دقیقه بعد
تهیونگ : پیداش کردم
کوک : آفرین برام بفرست
تهیونگ : اوک
پیان تماس
تهیونگ آدرس رو فرستاد رفتم سمت هتل وقتی رسیدم رفتم سمت کارمند ها
کوک : جئون یورا اتاقی اینجا گرفته
کارمند : خیر مهمان هستن
کوک : کدوم طبقه کدوم واحد و کاراش رو بدید
کارمند : ببخشید آما نمیتونیم
کوک : من یه انگشتم رو تکون بدم کل خانوادت میمیرن
کارمند : چ..ششش....م الان میدم
کوک : آفرین
طبقه و واحد رو گفت کارت اتاق هم داد سوار آسانسور شدم تو ذهنم فقط این بود
نکنه بهم خیانت کرده
از آسانسور اومدم بیرون
ویو یورا
بوگوم : خیلی هم عالی اون تنها کسیه که میتونه نجاتت بده
یورا : هه واقعا؟
آروم نزدیکم شدم عقب تر میرفتم که خوردم به دیوار
بوگوم : می خوای ببینی
بازور بوسیدم میخواست لباسم رو در بیارع
که یهو
پایان پارت ۱۵
اردو نبردن ولی گذاشتم
ویو کوک
زنگ زدم به یورا ولی جواب ندادن پس زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ : الو
کوک : تهیونگ سریع آدرس یورا رو پیدا کن
تهیونگ : چیزی شده
کوک : بعدن بهت میگم
تهیونگ : باشه
۵ دقیقه بعد
تهیونگ : پیداش کردم
کوک : آفرین برام بفرست
تهیونگ : اوک
پیان تماس
تهیونگ آدرس رو فرستاد رفتم سمت هتل وقتی رسیدم رفتم سمت کارمند ها
کوک : جئون یورا اتاقی اینجا گرفته
کارمند : خیر مهمان هستن
کوک : کدوم طبقه کدوم واحد و کاراش رو بدید
کارمند : ببخشید آما نمیتونیم
کوک : من یه انگشتم رو تکون بدم کل خانوادت میمیرن
کارمند : چ..ششش....م الان میدم
کوک : آفرین
طبقه و واحد رو گفت کارت اتاق هم داد سوار آسانسور شدم تو ذهنم فقط این بود
نکنه بهم خیانت کرده
از آسانسور اومدم بیرون
ویو یورا
بوگوم : خیلی هم عالی اون تنها کسیه که میتونه نجاتت بده
یورا : هه واقعا؟
آروم نزدیکم شدم عقب تر میرفتم که خوردم به دیوار
بوگوم : می خوای ببینی
بازور بوسیدم میخواست لباسم رو در بیارع
که یهو
پایان پارت ۱۵
اردو نبردن ولی گذاشتم
۷.۴k
۲۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.