شب تـاسـوعا🏴
شب تـاسـوعا🏴
مشک را که پر آب کرد
از خوشحالی حتی حواسش نبود
دستانش را بریده اند
بعد از ریخته شدن آب هم
آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش
فقط وقتی امام حسینﷺ
آمد بالای سرش
می خواست دست به سینه
سلام دهدکه تازه فهمید دستانش نیستند سلام برعبد صالح خدا
لبيك يا عباسﷺ
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴k
مشک را که پر آب کرد
از خوشحالی حتی حواسش نبود
دستانش را بریده اند
بعد از ریخته شدن آب هم
آنقدر ناراحت بود که باز فرصت نکرد
سراغی بگیرد از بازوانش
فقط وقتی امام حسینﷺ
آمد بالای سرش
می خواست دست به سینه
سلام دهدکه تازه فهمید دستانش نیستند سلام برعبد صالح خدا
لبيك يا عباسﷺ
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴k
۶۸۵
۰۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.