سر کلاس بودم داشتم کتابامو جمع می کردم
سر کلاس بودم داشتم کتابامو جمع می کردم
از روی میز که یک صدایی از بلندگو مدرسه اومد،،،،،،،،،،،، مدیر: خانم ا-ت به اتاق مدیریت بیاین یکم وقت دارید
استرست گرقته که چی شده ،،،،،،،،،،،،،،,،
بوو بدو داشتی میرفتی سمت اتاق مدیر
که به جیمین خوردی !
افتادی زمین که کتابات که روی زمین افتاده
بود ورداری وتا خواستی بلند بشی
جیمین موهاتو گرفت کشید بالا ودردت گرفت و گفت : کور به دنیا اومدی
دست کشیدی رفتی اتاق مدیر
بقیش بعد
از روی میز که یک صدایی از بلندگو مدرسه اومد،،،،،،،،،،،، مدیر: خانم ا-ت به اتاق مدیریت بیاین یکم وقت دارید
استرست گرقته که چی شده ،،،،،،،،،،،،،،,،
بوو بدو داشتی میرفتی سمت اتاق مدیر
که به جیمین خوردی !
افتادی زمین که کتابات که روی زمین افتاده
بود ورداری وتا خواستی بلند بشی
جیمین موهاتو گرفت کشید بالا ودردت گرفت و گفت : کور به دنیا اومدی
دست کشیدی رفتی اتاق مدیر
بقیش بعد
۱.۱k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.