یادتان هست؟
یادتان هست؟
قلب های تیر خورده گوشه ی دفترمان را میگویم ...
همان کتاب و دفترهای سال های کودکی،
قلب هایمان در خوشبختی و بیخیالی غوطه ور بودند و ما ...
قلب های تیر خورده میکشیدیم!
غافل از اینکه شاید سالها بعد ...
در یکی از همان روز ها ...
خوابمان نبرد شب ها،
از درد تیر کشیدن های؛
یک قلب درد دیده!...
قلب های تیر خورده گوشه ی دفترمان را میگویم ...
همان کتاب و دفترهای سال های کودکی،
قلب هایمان در خوشبختی و بیخیالی غوطه ور بودند و ما ...
قلب های تیر خورده میکشیدیم!
غافل از اینکه شاید سالها بعد ...
در یکی از همان روز ها ...
خوابمان نبرد شب ها،
از درد تیر کشیدن های؛
یک قلب درد دیده!...
۱۳.۲k
۰۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.