با دمپایی رفته بود سرکوچه نون بخره

با دمپایی رفته بود سرکوچه نون بخره
تلفن زنگ خورد
مادر مصطفی گوشی رو برداشت و با تعجب گفت: آخه با دمپایی؟
تلفن رو که قطع کرد گفت: مصطفی بود، از فرودگاه زنگ میزد و میگفت داره میره بم به زلزله‌زدگان کمک کنه
یکی از بچه‌های هلال احمر رو دیده بود و باهاش رفته بود
#مثل_مصطفی

💬 کیان ایرانی
دیدگاه ها (۰)

تکنولوژی زاد و ولد #پهپاد‌های_ایرانی در هوا😂🤌.#جنگ_روسیه_و_ا...

📖 #جرعه‌ای_از_زلال_قرآن📑 تلاوت ماندگار فرازی از #سوره_مبارکه...

#آمریکا وقتی سپاه بهش میگه #برگرد_سرجات 😂.#سپاه_پاسداران_انق...

❣#سلام_امام_زمانم❣📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَنْصُور...

~من پیشم~ پارت ¹ویو..مطب روان پزشکی..ساعت ۱۰ صبحمعاون پس از ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط