زیرآسمانپاریس

#زیر_آسمان_پاریس

پارت 8

(سه روز بعد )

ویو ته .

سه روز گذشته بود و روز ها همین جوری کسل کننده بود حتی وقت نداشتم یه پنج دقیقه برم خونه از بس تو این چند درس خوندم تازه این اولش هنوز مونده .

امروز چون درسم زود تر تموم شده بود تصمیم گرفتم یه سری به کافه کوک بزنم با خودم گفتم شاید اونجا باشه هم یه قهوه ای چیزی می خورم هم کوکو می بینم چون چند وقته ندیدمش . ...

وقتی رفتم کافه کوک نبود از حساب دار اونجا پرسیدم که کوک کجاست و نمی یاد اینجا چون اون خیلی باهاش صمیمی گفتم شاید بدونه . گفت : بخاطر کنکور داره درس می خونه و وقت نمیکنه بیاد اینجا . منم سر تکون دادمو قهو مو گرفتم و تصمیم گرفتم برم به ساحل تا اینجا بشینم چون کسی نبود که پیشش باشم . ..

تو ساحل یکم راه رفتم ولی چون یکم هوا سرد بود تصمیم گرفتم برم خونه . واقعا امروز خیلی خسته شدم .......

@teajoen
دیدگاه ها (۰)

#تهکوک

#زیر_آسمان_پاریس پارت 9(روز آخر مدرسه)ویو کوک .تو کلاس نشسته...

#تهکوک

#زیر_آسمان_پاریسپارت 7+اهممم چیزه دیگه شب شده بهتره بریم خون...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۶

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۵

عشق چیز خوبیه پارت ۶صبح از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم و ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط