زنی که گلوبندی از بهار نارنج به گردن دارد

زنی که گلوبندی از بهار نارنج به گردن دارد
و ریحان و نعنا در باغچه می کارد
برای قمری ها دانه می پاشد
و با باران حرف می زند
ناخن هایش را با حنا رنگ می کند
و گیسوان بافته اش را با روبان های رنگی می بندد
نه از خزان گله دارد
نه از داغ تابستان
زمستان هایش را به بهار می بافدو، بهارهایش را به زندگی
او زنی است
که تار و پودش عاشق است
و هنوز زن های عاشق به کتاب ها کوچ نکرده اند...
دیدگاه ها (۳)

چه زیبا گفت "مولانا"عشق را بیمعرفت معنا مکن زر نداری ...

غزلی زیبا از حضرت مولانا نوروز بمانید که ایّام شمایید!آغاز ش...

گشاده دست باش ،جاری باش ،کمک کن (مثل رود)باشفقت و مهربان باش...

ببخشید، سکه دارید؟!می خواهم به گذشته ها زنگ بزنمبه آن روزهاب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط