من ماهت میشم تو خورشیدم🙃🤍🐾
من ماهت میشم تو خورشیدم🙃🤍🐾
پارت۴۴
پانیذ:کیفمو گرفتم خواستم برم بیرون که دیانا دستمو گرف برگشتم دست به سینه وایسادم سکوت
دیانا:ببخشید بخاطر رفتاری که داشتم بخدا نمیدونستم اینقد بدت میاد حالا منو میبخشی
پانیذ:چشامو بالا پایین کردم *یعنی نگاش کردم*حالا
دیانا:یعنی بخشیدی منووو
پانیذ:هوف باشههه
ارسلان:همه دست بزنید دست دست دست دست نوبایلشم خاموشه دیگه نیست دردسترس
دیانا:یا جد مسیح بیدار بودی
ارسلان:یس افکرز
پانیذ:خنده
رضا:چیشد آشتی کردین
پانیذ:اره به لطف گند تو
رضا:ارسلان داداش بد کردم اشتیشکن دادم ها
ارسلان:نخیررر خیلییم کار پسندیده ای انجام دادیی بزم قدش
رضا:زدم
دیانا:منو پانیذ به هم نگا کردیم*ازون نگاها هست میخاد یه نفرو بدبخت کنه اونجوری😂*
پانیذ:خب رضا میخای در زندان بدوم من سر کنی
رضا:من غلط بکنم
پانیذ:خب پس ببند اون پارکینگو
دیانا:ارسلان میخای پرتت کنم از همیت طبقه احیاناً
ارسلان:نه گو*ه خوردم حاجی
دیانا:پانیذ بزن قدش
پانیذ:زدم قدش
نویسنده:پانیذو دیانا هم فاز برداشتتشون
پارت۴۴
پانیذ:کیفمو گرفتم خواستم برم بیرون که دیانا دستمو گرف برگشتم دست به سینه وایسادم سکوت
دیانا:ببخشید بخاطر رفتاری که داشتم بخدا نمیدونستم اینقد بدت میاد حالا منو میبخشی
پانیذ:چشامو بالا پایین کردم *یعنی نگاش کردم*حالا
دیانا:یعنی بخشیدی منووو
پانیذ:هوف باشههه
ارسلان:همه دست بزنید دست دست دست دست نوبایلشم خاموشه دیگه نیست دردسترس
دیانا:یا جد مسیح بیدار بودی
ارسلان:یس افکرز
پانیذ:خنده
رضا:چیشد آشتی کردین
پانیذ:اره به لطف گند تو
رضا:ارسلان داداش بد کردم اشتیشکن دادم ها
ارسلان:نخیررر خیلییم کار پسندیده ای انجام دادیی بزم قدش
رضا:زدم
دیانا:منو پانیذ به هم نگا کردیم*ازون نگاها هست میخاد یه نفرو بدبخت کنه اونجوری😂*
پانیذ:خب رضا میخای در زندان بدوم من سر کنی
رضا:من غلط بکنم
پانیذ:خب پس ببند اون پارکینگو
دیانا:ارسلان میخای پرتت کنم از همیت طبقه احیاناً
ارسلان:نه گو*ه خوردم حاجی
دیانا:پانیذ بزن قدش
پانیذ:زدم قدش
نویسنده:پانیذو دیانا هم فاز برداشتتشون
۲.۵k
۲۶ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.