عشق به یک ماده ی مخدر می ماند

عشق به یک ماده ی مخدر می ماند،
در آغاز احساس سرخوشی و تسلیم مطلق به آدم دست می دهد،
روز به روز بیشتر می خواهی، هنوز معتاد نیستی
اما از آن احساس خوشت می آید و فکر میکنی میتوانی در اختیار خودت داشته باشیش،
چند دقیقه به معشوق می اندیشی و بعد سه ساعت فراموشش میکنی.
اما کم کم به آن شخص عادت میکنی و کاملاً به او وابسته میشوی،
حالا دیگر سه ساعت به او فکر میکنی
و دو دقیقه فراموشش میکنی.

اگر در دسترس ت نباشد همان احساسی را داری که معتادهای خمار دارند.
معتاد برای به دست آوردن مواد، تن به هر کاری میدهد
و تو هم حاضری به خاطر عشق دست به هر کاری بزنی.
پس تنها باید به کسی عشق بورزیم که میتوانیم او را در کنارمان داشته باشیم.

#پائولو_کوئلیو
#کنار_رود_پیدرا_نشستم_و_گریه_کردم
دیدگاه ها (۲)

ﻣﺜﻞ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﻬﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﺎ ﻣﻦ..ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﻬﺮﻡ...ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻤﺖﺍﺧﻢ ﻣﯽ ﮐ...

یک روز تمام خیابان های این شهر به ما دهن کجی خواهند کردآنروز...

بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمدمانند یک گربه جلویشان قِل می...

.زن تا عاشق نشود...نمیبوسد...نمیخندد... و دستش را به دستانت ...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

فیک پارت ۱⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐روی تختم نشسته بودم به اتفاقی که قراره بیو...

yek tarafe part : 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط