دیدم که پوست تنم از

🍁
دیدم که پوست تنم از
انبساط عشق ترک می‌خورد
دیدم که حجم آتشینم آهسته آب شد
و ریخت، ریخت، ریخت
در ماه، ماهِ به گودی نشسته، ماهِ منقلبِ تار
در یکدیگر گریسته بودیم
در یکدیگر تمام لحظه بی‌اعتبار وحدت را
دیوانه‌وار زیسته بودیم!

#فروغ_فرخزاد
#خاص #زیبا #جذاب #قشنگ #بینظیر
دیدگاه ها (۱)

🍁گر مرا ترک کنیمن زغمت می سوزم،آسمان را به زمين جان خودت می ...

مست بودم، مست عشق و مست نازمردی آمد قلب سنگم را ربودبس که رن...

ميراث مننه به قيد قرعهنه به حكم عرف! يک‌جا سند زده‌ام همه را...

If a man expects a woman to be an angel in his life, he must...

ندیمه عمارت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط