اگه درست و درمون بخوام حساب کنم

اگه دُرُست و درمون بخوام حساب کنم،
از اون روزی که رفت، دیگه زندگی نکردم...
همش وقت تلف کردن بوده
تا بمیرم و برم ردِ کارم..
از خدا که پنهون نیس از شما هم پنهون نباشه
گاهی دلم لک میزنه برا چند دقیقه زندگی،
خواب،
خوراک..
شدم پوست و استخون..
شدم یه روانی زنجیری..
اما خُب چه کنم که دردم بی درمونه...
همه چیز رو با خودش بُرد..
اونا که فدای سرت
چیزه مهمی نبودن
خواب و خوراک رو میشه جبران کرد..
داغِ دل، جوونیم رو باخودش برد..
این خیلی بده..
پیرمون کرد لاکردار..
بیست چندی سال داریم
اما بغیر از چند هزار شبایی که گذشته...
برف نشسته رو موهامون..
پرفِ پیری..
بریم دیگه
بریم ردِ کارمون...

#پژمان_نصیریان

💜
#خاص
دیدگاه ها (۵)

گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب می خواهد.اتفاقی که از رو...

خوب میکنی حالم را...خوب مثلِ نشستن زیرِ کرسیِ مادربزرگ، بویی...

🎧👵🏻همیشه آهنگ که میذاشتم، میگفت کمش کن، سَرَم رو بُردی. یه ر...

بن بســتِ دلم را ...! تُــو فقــط .... عابـــر باش ....!!!#ل...

p⁷_ نفسم.. فداتشم... دورت بگردم.. همراهی کن+ جیمین.. میترسم....

سناریو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط