از میان آدمها نگرانی ام برای آنهایی که مهربانند

از میان آدم‌ها نگرانی ام برای آنهایی که مهربانند
از همه بیشتر است در چهار چوب ذهنی آدم‌های نامهربان
تنها چیزی که جا می‌گیرد و جور در می آید
منافعِ شخصی ست چنین اشخاصی اساسا کاری
به کارِ تداوم و سلامتِ یک ارتباط ندارند
و دوستی هاشان اگر بشود اسمش را دوستی گذاشت
بر پایه دو دو تا چهارتای مشمئزکننده ایست
که حتی تصور آن کراهت دارد چه رسد به تن دادن
به بده بستان های عاطفی با چنین آدمهایی
اما آدم‌های مهربان همواره و بی توقع مهربانند
حتی اگر هزاران بار دستی نامهربان آنها را از بالا
بلندی های رفاقت به ته دره هولناک نارفیقی هول بدهد
باز مهربان خواهند ماند غم انگیزترین اتفاق اما از بین
رفتنِ اعتقاد و اعتماد آنها به انسانیت
و به مهر قلب هاست مهر می ورزند بخاطر ایمان
وِ دلِ خودشان و نه به این دلیل که معتقد باشند
حقِ همه انسانها عشقی بی پیرایه است
چرا که به واقع آدم‌ها چیزی بر خلافِ این را ثابت کرده اند
آدم‌های نا مهربان دانسته یا ندانسته
زیر پای مهربانی را خالی می کنند درست مثلِ فضانوردی
که خودش را در خلائی سرد و بی انتها رها می کند
و گرچه می داند هر لحظه احتمال برخورد
با سنگهای آسمانی هست اما باوری ِخوشبینانه
او را به حضوری بی دریغ وعشقی والا
در دنیای پر نیرنگ دوستی های حساب شده مُجاب می کند
آدم‌ها چنان بی محابا با قلب های یکدیگر قمار می کنند
که عنقریب خودمان با خنجری در کمینِ خودمان باشیم‌
مبادا آنقدر مهر و دوستی را پیشکشِ نالایقان کنیم
که علاوه بر خیانت به روحِ زندگی مجبور باشیم
مُهرِ حماقت را هم مادامُ العمر به دوش بکشیم
روزگارِ تلخ و متشنجی ست مراقبِ مهربان ها باشیم.
دیدگاه ها (۱۴)

خوشبخت بودن و احساس خوشبختی داشتن سخت نیست فقط کافیست چند ثا...

نمیدانم تو را به اندازه ی نفسم دوست دارمیا نفسم را به اندازه...

برای عاشق تو شدن هیچ بهانه ای لازم نیستهر چه باشد میان این ...

چند سالِ پیش تویِ یکی از روزهایِ شلوغِ مترو کنار دختری ایستا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط