عشق عوضی
عشق عوضی
Part9
شیو بعد از رفتن سهون کمد رو دوباره باز کرد یه رکابی تنگ مشکی در اورد و پوشید و روش یه جلیقه ی سبز لجنی پوشید و و یه شلوار لی که جلوش یه کم پاره پوره بود پوشید و موهاشو با ژل بالا زد و با ادکلن دوش گرفت و. یه کفش اسپرت مشکی با بندای فسفری پوشید رفت بیرون دم در سهونو دید سهون بهش داد و شیو برگشت توی اتاقش و خط چشم و برق لب رو زد و رفت بیرون و دادشون به سهون سهون:اوف جوووووون خوش به حال تاعو عجب چیزی توریده (همون تور کرده)شیو:وقت ندارم لهت کنم پس خودت شوت شو اتاقت سهون:بیا این کلید همون ماشینه دیروزه شیو به سهون نگاه کرد و گفت: همه میگن نه تو میگی اره؟سهون:یااا برو تا نامزدت نرفته شیو پله هارو دوتا یکی رفت پایین و رسید به حیاط و تاعو رو دید دستشو گرفت و برد سمت ماشین
#lovefick
Part9
شیو بعد از رفتن سهون کمد رو دوباره باز کرد یه رکابی تنگ مشکی در اورد و پوشید و روش یه جلیقه ی سبز لجنی پوشید و و یه شلوار لی که جلوش یه کم پاره پوره بود پوشید و موهاشو با ژل بالا زد و با ادکلن دوش گرفت و. یه کفش اسپرت مشکی با بندای فسفری پوشید رفت بیرون دم در سهونو دید سهون بهش داد و شیو برگشت توی اتاقش و خط چشم و برق لب رو زد و رفت بیرون و دادشون به سهون سهون:اوف جوووووون خوش به حال تاعو عجب چیزی توریده (همون تور کرده)شیو:وقت ندارم لهت کنم پس خودت شوت شو اتاقت سهون:بیا این کلید همون ماشینه دیروزه شیو به سهون نگاه کرد و گفت: همه میگن نه تو میگی اره؟سهون:یااا برو تا نامزدت نرفته شیو پله هارو دوتا یکی رفت پایین و رسید به حیاط و تاعو رو دید دستشو گرفت و برد سمت ماشین
#lovefick
۵.۰k
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.