همگی روزه بعد به کلاس های معلم چنگ شان معلم کنترل شرارت ح
همگی روزه بعد به کلاس های معلم چنگ شان معلم کنترل شرارت حضور پیدا کردن چنگ شان چند لهزه سخنرانی کرد و شروع کرد به چیز های خیلی عادی تدریس دادن که دینگ یوشی صبر لب ریز شودو گفت
دینگ یوشی . من اینارووقتی هفت سالم بود یادگرفتم که میخواهی مثل ادم بهمون درس بدی
چنگ شان..اولین درس صبور بودن میخواستم ببینم کی صبوره که فهمیدم تو خیلی بی فکری
بعد دینگ یوشی ساکت شودوچن ژه یوان شروع کرد به بلند بلند خندیدن
توکه بلند بلند میخندی بلند شو و خدتو معرفی کن
چن ژه یوان.. من خوشتیپ ترین مرد جهان استم من چن ژا یوان شاهزاده شیلارو استم
چنگ شان..چطورخوشتیپ ترین مرد جهانی که من همین حالا یکی ازتو خوشتیپ ترو دیدم
چن ژه یوان.. چطور ممکنه کی؟
چنگ شان .. اون محافظی که اونجا وایستاده از تو خشگلتره با اینکه لباس های عادی تنشه
چن ژه یوان.. چطورممکنه یه محافظ عادی از من خوشتیپ تر باشه امکان نداره
چنگ شان.. تو خودتو معرفی کن
لی هن..من محافظ شخصی الیجناب وانگ ییبوهستم
چنگ شان:با شناختی که از وانگ ییبو دارم نیاز به محافظ شخصی نداره
ییبو..من بخاطره اینکه هروز بهم حمله میشه حوصله ندارم که ادم بکشم
چنگ شان..تو اول اجازه بگیر بعد حرف بزن
ییبو . من برای حرف زدن از کسی اجازه نمیگیرم
چنگ شان .. از این به بعد یاد میگیری اجازه بگیری من یک معما برای تو و چن ژه یوان و دینگ یوشی دارم اگه تونستین حلش کنین من قبول میکنم که بیخودی بهتون سخت گرفتم (اون چیه که تورواز بالا به پایین میکشه از پایین به بالا اگه نتونی کنترلش کنی ممکنه عواقبش بد باشه)؟
دینگ یوشی . من اینارووقتی هفت سالم بود یادگرفتم که میخواهی مثل ادم بهمون درس بدی
چنگ شان..اولین درس صبور بودن میخواستم ببینم کی صبوره که فهمیدم تو خیلی بی فکری
بعد دینگ یوشی ساکت شودوچن ژه یوان شروع کرد به بلند بلند خندیدن
توکه بلند بلند میخندی بلند شو و خدتو معرفی کن
چن ژه یوان.. من خوشتیپ ترین مرد جهان استم من چن ژا یوان شاهزاده شیلارو استم
چنگ شان..چطورخوشتیپ ترین مرد جهانی که من همین حالا یکی ازتو خوشتیپ ترو دیدم
چن ژه یوان.. چطور ممکنه کی؟
چنگ شان .. اون محافظی که اونجا وایستاده از تو خشگلتره با اینکه لباس های عادی تنشه
چن ژه یوان.. چطورممکنه یه محافظ عادی از من خوشتیپ تر باشه امکان نداره
چنگ شان.. تو خودتو معرفی کن
لی هن..من محافظ شخصی الیجناب وانگ ییبوهستم
چنگ شان:با شناختی که از وانگ ییبو دارم نیاز به محافظ شخصی نداره
ییبو..من بخاطره اینکه هروز بهم حمله میشه حوصله ندارم که ادم بکشم
چنگ شان..تو اول اجازه بگیر بعد حرف بزن
ییبو . من برای حرف زدن از کسی اجازه نمیگیرم
چنگ شان .. از این به بعد یاد میگیری اجازه بگیری من یک معما برای تو و چن ژه یوان و دینگ یوشی دارم اگه تونستین حلش کنین من قبول میکنم که بیخودی بهتون سخت گرفتم (اون چیه که تورواز بالا به پایین میکشه از پایین به بالا اگه نتونی کنترلش کنی ممکنه عواقبش بد باشه)؟
- ۱.۷k
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط