من زن بدنیا آمدم

من زن بدنیا آمدم
تا عاشق باشم
و قلبم فقط با یک نگاه بلرزد
سرمای دستانم را
دستهای یک مرد گرم کند
و تنها نگاهی که مرا
جذب می کند
نگاه مردانه باشد
من بدنیا آمدم
تا عشق هم بدنیا بیاید
تا عطر یاس و اقاقی های نفسهایم
خانه ی مرد آرزوهایم را معطر کند
من نه عارفم و نه صوفی و نه شاعر
من یک زنم
مرا باید زنانه شناخت
و عاشقانه لمس کرد
خدا.. هم زن را با عشق آفرید
و او را بویید و بوسید
من یک زنم
مثل پروانه ها
زنها عاشق که می شوند میمیرند
دیدگاه ها (۱)

بچه که بودیم.......؟!

شاد باشـــــن....

دوستت دارم........❤

به بگوید دوستش دارمبه او که گل همیشه بهار من است............

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط