نیامدم که بخواهم کنار من باشی

✍✍✍

نیامـدم کـه بخواهم کنـارِ مـن باشی
میـانِ اینهمـه بیگانـه یـارِ مـن باشی

دلم گرفته تر از بغضِ مهربانِ شماست
مبـاد آن کـه شمـا غمگسارِ من باشی

تو ای ستارهٔ وحشی که کهکشان زادی
مخـواه روی زمیـن بـر مدارِ من باشی

من از اهالی عشقم، نـه از حوالیِ  جبر
خطاست اینکه تو در اختیارِ من باشی

ولی، نـه! من که در اینجا دچارِ پاییزم
چگونـه از تـو نخواهم بهـارِ من باشی

تو میتوانی از آن چشمهای خورشیدی
دریچه ای به شبِ سردو تارِ من باشی

همیشه کـوه بمان تا همیشه نامِ تورا
صـدا  کنم کـه مگر اعتبـارِ مـن باشی

ناصر_فیض


#ستایش_قلب_سربی

#عاشقانه
࿇─┅═‎═‎•♤♡♤•═‎═‎┅─࿇
دیدگاه ها (۰)

چقدربی تو به سر بردن؛دشوار است ...!شمس_لنگرودی 🌹#ستایش_قلب_س...

نشسته ام به راه تو در جنگلی نموردلم به گرمی عشق تو دلخ...

دلتان را قایق نڪنید براے نجات هر آدمے از دریاے تنهایے ...!بع...

کاش تا دل می‌گرفت......#ستایش_قلب_سربی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط