اینکه شمعدانی را

اینکه شمعدانی را
جانم"صدا میزنم ،
دست خودم نیست
همیشه فکر می کنم که گلها را
تو بدنیا آوردی
به گلدان مریم و نرگس و یاس
یا همین بنفشه و شب بو نگاه کن!
زیبایی شان به تو رفته
تنهایی شان به من !

#حمید_جدیدی
دیدگاه ها (۱)

هوایِ عاشقی با تو،مثلِ بهار های گیلان غیرِ قابل پیش بینی است...

به تو فکر می‌کنم و تو همیشه در عجیب ترین زمان و غریب ترین مک...

آرام بیا زیباپنجرهخودش برایت باز می شودحیاطخودش را آب و جارو...

زندگی خیلی کوتاه است؛قوانین را کنار بگذار، بدی ها را ببخشآهس...

سلام رفقا 👋🏻سلام به همه‌ی شما که روزی بخشی از دنیای من بودید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط