خدای خوب ابراهیم
#خدای_خوب_ابراهیم
خاطرات جمعی از اعضای خانواده، دوستان و همراهان شهید هادی درباره
.ویژگیهای قرآنی این شهید است
.
برشی از کتاب
از بزرگان محل و مسجد ماست. کنارش نشستم و گفتم از ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد. چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم. محیط فاسد قبل ازانقلاب. میخواستم کار را رها کنم. میخواستم به دنبال هرزگی بروم و... آن روز سرکار نرفتم. ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند. صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد!
فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد:
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ
و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/7)
. #خدای_خوب_ابراهیم
خاطرات جمعی از اعضای خانواده، دوستان و همراهان شهید هادی درباره
.ویژگیهای قرآنی این شهید است
.
برشی از کتاب
از بزرگان محل و مسجد ماست. کنارش نشستم و گفتم از ابراهیم برایم بگو. سکوت کرد. چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم. محیط فاسد قبل ازانقلاب. میخواستم کار را رها کنم. میخواستم به دنبال هرزگی بروم و... آن روز سرکار نرفتم. ابراهیم هم سر کار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت کند. صاحب کار من که از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یکباره مرا دید. جلو آمد و یک کشیده محکم در صورت ابراهیم زد!
فکر کرده بود او باعث گمراهی من است! اما ابراهیم برای خدا صبر کرد. صبر کرد تا توانست مرا آدم کند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سکوتش این آیه را فریاد می زد:
وَلِرَبِّکَ فَاصْبِرْ
و بخاطر پروردگارت صبر کن (مدثر/7)
. #خدای_خوب_ابراهیم
۲۵.۰k
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.