آه زیپ فاکی لعنت بهت بعد از 2 مین بیخیال شدم که یه دفعه ا
آه زیپ فاکی لعنت بهت بعد از 2 مین بیخیال شدم که یه دفعه ای لباسم داشت میوفتاد ولی سریع گرفتمش و دیدم تهیونگ زیپمو کشیده بود پایین بهش گفتم :
این چه کاری بود چرا اینکارو کردی
گفت: من شوهرتم درضمن امشب شب اول ازدواجه و اگه فک کردی از زیر دستم در میری کور خوندی
ا/ت: ما فقد بخاطر شرکت باهم ازدواج کردیم و تو حق نداری بهم دست بزنی
تهیونگ : ( پوزخند)
بقیش تو کامتنع اسماته میتونین نخونین ⛓️🖤🦋
این چه کاری بود چرا اینکارو کردی
گفت: من شوهرتم درضمن امشب شب اول ازدواجه و اگه فک کردی از زیر دستم در میری کور خوندی
ا/ت: ما فقد بخاطر شرکت باهم ازدواج کردیم و تو حق نداری بهم دست بزنی
تهیونگ : ( پوزخند)
بقیش تو کامتنع اسماته میتونین نخونین ⛓️🖤🦋
۶.۹k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.