گفته بودم به کسی دل ندهم من دیگر

گفته بودم به کسی دل ندهم من دیگر
آمدی وهمه ی قول وقرار دل من یادم رفت

گفته بودم که دگر ،عشق نخواهم ورزید
دلبری کردی و با دلبریت ،جور وجفا یادم رفت

شدی استاد به من ، فخر منم شاگردی ست
از محبت همه ی فاصله ی، من وشما یادم رفت

چون که چشمت غزل و، لعل لبت چون رمان
وقت دیدار شما ،شعر و غزل یادم رفت
🧡
#عارف_قزوینی
#عاشقانه
#ستایش_قلب_سربی
دیدگاه ها (۰)

این چیست که چون دلهره افتاده به جانمحال همه خوب است، من اما ...

درشوق نگاهت، صنما راز  چه داری؟درباغ دوچشمت، گل طناز چه داری...

خبر نداری از دلم که ساده درد می کنداز این دلی که بی تو، بی ا...

:همیشه آخر هر قصه اے، رسیدن نیستتمام لذت یک باغ، میوه چیدن ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط