شبیهِ ماندنِ زنی سی ساله و تنها
شبیهِ ماندنِ زنی سی ساله و تنها
پایِ عشقِ راستینش،
ایستادهام
ولی ویرانم...
شبیهِ رفتنِ مردی خسته در دلِ شب
در پیِ عطرِ موهای معشوقهش،
لبخند میزنم
ولی دلتنگم...
شبیه اصرارِ کودکی لجباز
بر سرِ نگهداشتنِ عروسکِ کهنهاش،
گریه میکنم
ولی
رهایت نمیکنم...
پایِ عشقِ راستینش،
ایستادهام
ولی ویرانم...
شبیهِ رفتنِ مردی خسته در دلِ شب
در پیِ عطرِ موهای معشوقهش،
لبخند میزنم
ولی دلتنگم...
شبیه اصرارِ کودکی لجباز
بر سرِ نگهداشتنِ عروسکِ کهنهاش،
گریه میکنم
ولی
رهایت نمیکنم...
۵.۸k
۱۳ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.