نازنینم با دل دیوانگان بازی نکن

نازنینم ، با دل دیوانگان بازی نکن
میکنی گر لااقل از نوع شیرازی نکن

اینقدر ابرو نینداز اینقدر گیسو نکش
دلبری ، صورتگری ، اطوار و طنازی نکن

یا بمان باما دمی یا دل بگیر از دست ما
این دل دیوانه را راضی به هر سازی نکن

تا به کی مارا اسیر قصه هایت میکنی ؟
اینقدر رندانه با ما نقشه پردازی نکن

این همه کار از دل ما میکشی ، آخر نکش
این چنین مارا تو وادار غزلسازی نکن

راز ما با چشم تو آوازه عالم شده
ادعای همزبانی ، طرح همرازی نکن

ناز تو عمری کشیدیم و دگر مهلت گذشت
عمر دیگر مردمان را صرف طنازی نکن💕
دیدگاه ها (۱۰)

نه اینکه فکر کنی مرهم احتیاج نداشتکه زخم های دل من علاج نداش...

جمعه یعنی انتظار بیکران جمعه یعنی دور شو از دیگران جمعه ی...

ﺻﺪ ﻣﺴﺎﻓـــــــﺮ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺎ ﻫﻴﭽﻜﺲ ﻋﺎﺷــــــﻖﻧﺒـــﻮﺩ ...ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺣﺘ...

❣ جمعه ها شعرِ من انگار تو را می خواند قلم و کاغذ و خودکار ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط