پارت ۲

-حالا هم وسایلتو جم کن که بریم
+چشم

ات ویو

رفتن وسایلمو جم کردم و با لیا حرف زدم و خدافظی کردم و رفتم دم در پرورشگاه که دیدم آقای مین وایساده بغل ماشین و منتظرم وایساده
خیلی جذاب بود وای ات چی میگی اون یه جورایی پدرته

_اومدی؟
+بله
_خب بریم؟
+حتما

پرش زمانی تو ماشین

+ببخشید چی باید صداتون کنم ؟
_هرچی دوس داری
+اپا؟
_اوم خوبه
+)خنده)
+اپا شما چن سالتونه؟
_۳۰
+زن دارید ؟
_نه
+عا فک کردم یه زوج منو گرفتن
_دوس نداری ؟
+نه هرچی باشه بهتر از اون پرورشگاهه
_عمه ی من بود تا دو دیقه پیش شاکی بود چرا بین این همه بچه کیوت منو انتخاب کردی ؟
+یاااا اپاااااا🥺
_اوکی اوکی اپا رو ببخش
+هوم
_لباسات اوکیه یا بریم خرید ؟
+نه اوکیه
_خوبه
_ولی باید بریم خرید چون شب مهمون داریم
+هرجور میدونید
_باهام راحت باش نیازی نیست رسمی صحبت کنی
+چ..یعنی باشه
_راسی گفتی میخای اودیشن بدی ؟
+اوهوم چطور
_یکی از دوستام تو هین کاره امشبم میاد میخای باهاش صحبت کنم کمپانی اوت اودیشن بدی؟
+میشه؟(ذوخخخ)
_اوهوم
_حالا یکم بخون ببینیم صدات چطوره
+هوم آخه خجالت میکشم
_اشکال نداره باید عادت کنی چون من تورو رو صحنه ها میبینم
+😂🥺مرسیی