پارت ۳
ات ویو
با آپا رفتیم خرید دنبال لباس خوب بودیم که چشم به لباس خورد خوشگل بود ولی خب یکم باز بود اما ممکنه اجازه بده
+اپا این چطوره
_ات خیلی بازه یچی دیگه بردار
راوی
که همون موقع ات کرمش گرف و گف
+اوکی ولی گفته باشم من ایدل شم لباسامو خودم انتخاب نمیکنما ممکنه بهم یه لباس بدن تا خشتک پاره باشه اونوقت چی؟(لبخند شیطانی)
_اونموقع هم تو هم طراح لباس و هم کمانی عین اون لباس پاره میشید (پوزخند و جدی)
+اها(یکم ناراحت ولی با یه لبخند)
ات ویو
اما من فقد شوخی میکردم باهاش ولی خب مث اینکه زیادی جدیه🥲
_ات ناراحت شدی؟
+,هوم نه خوبم (یکم سرد)
_مطمئنی؟
+عا عاره
+من سرم درد میکنه میرم میشینم لباسی مورد نظرتون بود که بنظرتون خوب بود صدام کنید پرو کنم همونو بگیرید برا منکه فرقی نداره(سرد)
_ات بیا اینجا (بغلش )
_ببخشید یکم زیادی جدی رفتار کردم اما دلم نمیخاد کسی بدنت ببینه من بخاطر شغلم عادت گردم جدی باشم
+م..مگه شغلتون چیا؟
_)در گوشش) مافیا
+چ..چی (دور شدن ازش)
_هی من قرار نیست بهت آسیب بزنم باشه آروم باش
+ت..تو آدم کشتی تو آدم خطرناکیی(ترسیده)
_گفتم آسیب نزدم(داد)
که همه مردم برمیگردن سمت یونگی و ات
همون داد یونگی کافی بود که بغض ات بشکنه
_بب...بخشید عزیزم ببخشید چاگیا (استرسی)
+(گریه)
ات رو بغل میکنه و سرشو نوازش میکنه
_ات بهت قول میدم بابایی به هیچکس آسیبی نزده فقد آدم های بدو مجازات کرده و در ضمن قرار نیست تو جزو اونا باشی فهمیدی؟
با آپا رفتیم خرید دنبال لباس خوب بودیم که چشم به لباس خورد خوشگل بود ولی خب یکم باز بود اما ممکنه اجازه بده
+اپا این چطوره
_ات خیلی بازه یچی دیگه بردار
راوی
که همون موقع ات کرمش گرف و گف
+اوکی ولی گفته باشم من ایدل شم لباسامو خودم انتخاب نمیکنما ممکنه بهم یه لباس بدن تا خشتک پاره باشه اونوقت چی؟(لبخند شیطانی)
_اونموقع هم تو هم طراح لباس و هم کمانی عین اون لباس پاره میشید (پوزخند و جدی)
+اها(یکم ناراحت ولی با یه لبخند)
ات ویو
اما من فقد شوخی میکردم باهاش ولی خب مث اینکه زیادی جدیه🥲
_ات ناراحت شدی؟
+,هوم نه خوبم (یکم سرد)
_مطمئنی؟
+عا عاره
+من سرم درد میکنه میرم میشینم لباسی مورد نظرتون بود که بنظرتون خوب بود صدام کنید پرو کنم همونو بگیرید برا منکه فرقی نداره(سرد)
_ات بیا اینجا (بغلش )
_ببخشید یکم زیادی جدی رفتار کردم اما دلم نمیخاد کسی بدنت ببینه من بخاطر شغلم عادت گردم جدی باشم
+م..مگه شغلتون چیا؟
_)در گوشش) مافیا
+چ..چی (دور شدن ازش)
_هی من قرار نیست بهت آسیب بزنم باشه آروم باش
+ت..تو آدم کشتی تو آدم خطرناکیی(ترسیده)
_گفتم آسیب نزدم(داد)
که همه مردم برمیگردن سمت یونگی و ات
همون داد یونگی کافی بود که بغض ات بشکنه
_بب...بخشید عزیزم ببخشید چاگیا (استرسی)
+(گریه)
ات رو بغل میکنه و سرشو نوازش میکنه
_ات بهت قول میدم بابایی به هیچکس آسیبی نزده فقد آدم های بدو مجازات کرده و در ضمن قرار نیست تو جزو اونا باشی فهمیدی؟
۶.۰k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.