بچه ک بودیم

بچه ک بودیم

بستنی هایمان را

گاز می زدند، غوغا بپا میکردیم . . .!

چ بیهوده بزرگ شدیم ؛

روحمان را

گاز میزنند، اما فقط لبخند میزنیم :)
دیدگاه ها (۲)

گوش هایم را می گیرماما بازصدای این گلوله ها را می شنومتو همه...

درختها میمیرند و یک عده عصا به دست میشوندو دستی را میگیرند.....

دلتنگی هفت تا جان دارد! یک روزِ تمام مقابلش می جنگی، به زانو...

بدبختی آنجاست کههمه ات را برایش میگذاریهمه ات را ور میدارد م...

عععررررررررر بچه ها خیلی سعی کردم جلوی خودم و بگیرم نرم لپاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط